loader-img
loader-img-2

مرگ در می زند

امتیازدهی
3 (5)
  • ناشر : چشمه
  • نویسنده : وودی آلن
  • مترجم : حسین یعقوبی
  • سال نشر : 1400
  • شابک : 9789643622510
  • چاپ جاری : 2
  • شناسه محصول : 77196
معرفی کتاب

معرفی کتاب مرگ در میزند

کتاب مرگ در میزند (Death knocks) نوشته وودی آلن (Woody Allen) و ترجمه حسین یعقوبی مجموعه‌ای 191 صفحه‌ای از چند نمایشنامه، داستان کوتاه و مقاله است. اکثر آثار وودی آلن به‌صورت طنز و کمدی می‌باشد. او برنده چهار اسکار شامل یک اسکار بهترین کارگردانی و سه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شده است.
نمایشنامه مرگ در میزند نسخه طنز اثر مهر هفتم، یکی از مشهور ترین فیلم های اینگمار برگمن است که در آن سعی دارد داستانی از دور زدن مرگ را به تصویر بکشد. این کتاب درباره‌ی مردی به نام نات آکرمن است که مرگ به سراغش می‌آید و او سعی در دور زدن و پیروزی بر مرگ را دارد.

در پشت کتاب مرگ در میزند می‌خوانیم : 

مرگ یه تصویر نمادین از نبودنه و همین طور که خودتون می‌دونین چیزی که نباشه نمی‌تونه وجود داشته باشه… بنابراین مرگ وجود نداره و فقط یه توهمه.

سایت ابربوک با معرفی این کتاب همراه شما است.

داستان کتاب مرگ در میزند

کتاب مرگ در میزند درباره‌ی مردی 75 ساله به نام نات آکرمن است که مرگ به سراغش می‌آید. او چند روزی است که قراردادی رویایی با شرکتی معتبر بسته و از زندگی خود بسیار راضی است و روزگار خوبی را سپری می‌کند، ناگهان مرگ به دنبالش می‌آید و می‌خواهد او را ببرد. نات نمی گ‌خواهد بمیرد و این دنیا را ترک کند، به همین دلیل می‌کوشد تا با ترفندهایی از مرگ وقت بگیرد و در نهایت آن را شکست دهد و زندگی اش را پس بگیرد. او از مرگ تقاضا می‌کند که با هم بازی کنند. اگر مرگ برنده شد، نات دنیا را ترک می‌کند و همراهش می‌رود، در غیر این صورت مرگ باید به نات، 24 ساعت زمان بدهد. او به این ترتیب می‌خواهد کمی برای خودش وقت بخرد.
هم‌اکنون می‌توانید کتاب مرگ در میزند را از سایت ابربوک تهیه نمایید.

بخشی از کتاب " مرگ در می زند "
نات: این دیگه چی بود؟ (هیئت شنل‌پوش سیاهی ناشیانه از پنجره بالا می‌آید. متجاوز، کلاهخودی سیاه به سر و لباس تنگ و سیاهی به تن دارد. کلاهخود سرش را کامل پوشانده اما چهره‌اش که میانسال و کاملاً سفید است دیده می‌شود. ظاهرش شبیه خود نات است. بلند نفس‌نفس می‌زند. پایش به قاب پنجره گیر می‌کند و داخل اتاق می‌افتد.) مرگ: (زیرا او چیزی نیست جز مرگ) : یا عیسی مسیح. نزدیک بود گردنم بشکنه. نات: (با حیرت به او نگاه می‌کند) تو کی هستی؟ مرگ: مرگ نات: کی؟ مرگ: مرگ. گوش کن ‌می‌تونم بشینم؟ نزدیک بود گردنم بشکنه. دارم مثه بید می‌لرزم. مرگ: مرگ. یه لیوان آب می‌آری؟ نات: مرگ؟ یعنی چی؟ مرگ: چت شده؟ این لباس سیاه و صورت سفیدمو نمی‌بینی؟ نات: چرا. مرگ: الان هالووینه؟ نات: نه. مرگ: پس من مرگم دیگه. حالا می‌شه یه لیوان آب یا فِرِسکا بدی دستم؟

دیدگاه شما

نظرات کاربران ( 0 نظر)
نام و نام خانوادگی
کد امنیتی
برچسب ها