این یادداشت توسط کتابفروشِ دوست داشتنی کتابفروشی کیهان، حسام حاجی فرج الله، درباره یکی از مهمترین نقاط ایران نوشته شده است.
راجع به جزایر ابوموسی چه می دانید؟
احتمالاً بیشتر شمایی که خوانندهی این سطور هستید هم اطلاع چندانی از جزایر سهگانهی بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک ندارید. مثل خود من؛ وقتی هنوز "ایران، نرسیده به امارات" را نخوانده بودم. این اثر از نشر تازهنفس جام جم روایتیست از سفر پرقصهی یک نویسندهی دهه هفتادی، علیرضا رأفتی، به همراه مدیر نشر جام جم، مهدی قزلی، به جنوبیترین جزایر ایرانی خلیج فارس. کتابی که بیشیلهوپیله نوشته شده، به اسناد تاریخی مزین است و دید خوبی برای خوانندهی ناآشنایی مثل من ایجاد میکند.
کتاب با این نکته شروع میشود که نویسنده اصلا قصد سفر به بوموسی را نداشته! اما برخورد با یک مسئله او را مصمم میکند که هر طور شده به این سفر برود و سر از چندوچون ماجرا دربیاورد.
چه مسئلهای؟ دیدن چند عکس که دوست عربزبان ساکن اماراتش برایش فرستاده بود. عکس شرطههایی با پرچم امارات متحدهی عربی روی سینههایشان، در خاک بوموسی!
این عکس جرقهایست برای تلاش سهماههی نویسنده و همراهش برای گرفتن مجوز ورود به خاک جزیرهی تقریباً نظامی ایرانی.
وقتی به بوموسی میرسند تازه انگار روایت اصلی کتاب شروع میشود. علیرضا رأفتی به خوبی هرچه دیده را نوشته و با سماجت خبرنگاری و شمّ نویسندگیاش اطلاعات مورد نیازش را از هر کسی که دیده بیرون کشیده.
زبان کتاب ساده و صمیمی ست. "ایران، نرسیده به امارات" در مجموع کتاب خوشخوانیست.
دیدهها و تجربههای دو ایرانی از جزیرهای ایرانی که حتا وزارت کشور ایران هم اسمش را غلط مینویسد و تلفظ میکند؛ بوموسی. بله؛ بو-موسی. ابوموسی غلط است. ریشهی اسم جزیره فارسیست نه عربی. بوموسی یعنی بوم سبز. جزیرهی سرسبز.
نگارندهی کتاب در لابهلای روایت آنچه بر او در این سفر گذشته از اسناد تاریخی هم استفاده میکند.
اسنادی مرتبط با تاریخ پرحادثهی جزیره. شاید تعجب کنید از این واقعیت تاریخی که: تا حد زیادی ایرانیماندن بوموسی را مدیون دولت قاجاری هستیم. بله، شاهان قاجار آنقدرها هم سیبزمینی نبودند. با وجود نداشتن نیروی دریایی قدرتمند، با نامهنگاریهای متعدد یا به قولی با دیپلماسیِ یکخرده خشمگنانه، که نامههایش هم موجود است، توانستند در برابر انگلیس غاصب بایستند و از تمامیت ارضی ایران، حداقل در مورد این سه جزیره و بخش بحرین، دفاع کنند. هرچند که در زمان پهلویها با وجود تلاش و ممارست اندکدرباریان وطندوست بحرین را شوهر دادند و چیزی نمانده بود که بوموسی و تنبها را هم از کف بروند.
بخش پایانی کتاب هم مربوط است به بازدید از تنبهای بزرگ و کوچک. با این که به دلیل نزدیکی به عید نوروز بازدیدشان هولهولکیست، اما باز هم نمای خوبی از کلیت این دو جزیره فرادید خواننده قرار میدهد.
در کل اگر ایران، ایرانگردی و سفر را دوست دارید این کتاب پیشنهاد خوبی برای مطالعه است.