loader-img
loader-img-2

تسخیرشدگان: نمایشنامه

امتیازدهی
1 (5)
  • ناشر : ماهی
  • نویسنده : آلبر کامو
  • مترجم : خشایار دیهیمی
  • سال نشر : 1397
  • تعداد صفحات : 232
  • زبان کتاب : فارسی
  • شابک : 9789642091669
  • چاپ جاری : 4
  • نوع جلد : جلد نرم
  • قطع : جیبی
  • وزن : 142 گرم
  • شناسه محصول : 10101
معرفی کتاب

معرفی کتاب تسخیر شدگان (نمایشنامه)

کتاب تسخیرشدگان نمایشنامه‌ای است که آلبر کامو براساس رمانی پر فروش به همین نام از فیودور داستایفسکی نوشته است. کامو این رمان داستایفسکی را در جوانی خوانده بود و تخیلش سخت از آن تأثیر گرفته بود. او جنایت پنهانی، تحول و دگرگونی، و سرنوشت استاوروگین، شخصیت رمان داستایفسکی، را در مرکز و محور نمایشنامه‌اش قرار داده است. به عقیده‌ی ژرمن بره، نویسنده‌ی کتاب آلبر کامو، «تسخیرشدگان سنتز و ارکستراسیون بزرگی است از همه‌ی آثار پیشین کامو و نوعی تخلیه‌ی نهایی پیش از حرکت به سوی چرخه‌ی تازه‌ای که طراحی کرده بود و با آدم اول آغاز می‌شد؛ چرخه ای که موضوع آن "نوع خاصی از عشق" بود.» 
کتاب تسخیر شدگان هم اکنون در کتابفروشی آنلاین ابر بوک قابل سفارش است. کامو در این اثر نهیلیسم و فردگرایی را به پیش زمینه‌ی ادبیات روشنفکری روسیه می‌آورد. تسخیر شدگان آخرین اثر آلبر کامو می‌باشد، همچنین این اثر، یکی از بهترین نمایشنامه‌های او درنظر گرفته می‌شود.

درباره‌ی محتوای کتاب تسخیر شدگان

موضوع اصلی و مهم «تسخیر شدگان» توطئه‌ای سیاسی در یکی از شهرهای ایالات و معرفی دلاوران با تعصبی زایدالوصف همچون موجوداتی پست و بی خیال است که از همه خصایص بشری بی‌بهره‌اند.
داستایوفسکی در «تسخیرشدگان» زندگی جوانی انقلابی را روایت می‌کند که عاقبت توسط هم‌رزمان خود کشته می‌شود. این اثر و نمایش‌نامه اقتباس شده از آن، کارگرها و اوضاع آن‌ها را در وقایع سیاسی کشور به تصویر می‌کشد و با چیره دستی با این قشر جامعه همزاد پنداری می‌کند و مقابل آن تصویری خشونت آمیز برای تندروهای وقت روسیه ترسیم می‌کند. این اثر، نشان‌دهنده‌ی نبوغ داستایفسکی و البته کامو در شخصیت پردازی و ترسیم روایت است.
داستان کتاب را می‌توان نسخه‌ای از حوادث واقعی دانست که در زمانی که داستایفسکی مشغول نگارش کتاب بود اتفاق می‌افتاد. داستایفسکی در «تسخیرشدگان» استدلال می‌کند که فراموش کردن موازین اخلاقی و انسانی، به خاطر افکار آزادی‌خواهانه، به نوعی تمامیت‌خواهی و استبداد بدتر از گذشته منجر می‌شود.
هم‌اکنون می‌توانید کتاب تسخیر شدگان را از سایت ابربوک خریداری نمایید.

بخشی از کتاب " تسخیرشدگان: نمایشنامه "
واروارا استاوروگین و پراسکوویا دروزدوف روی صحنه هستند. پراسکوویا: اوه، عزیزم، باید بگم خوشحالم که داشا شاتوف رو بهت برمی‌گردونم. من شخصاً گله‌ای ندارم، اما به نظرم اگه اون اونجا نبود، اون سوءتفاهم کوچولو بین نیکالای تو و لیزای من پیش نمی‌اومد. باور کن من هیچی نمی‌دونم، چون لیزا خیلی خیلی مغروره، خیلی کله‌شق‌تر از اونه که بیاد به من بگه. اما واقعیتش اینه که اونا با هم قهرن و لیزا احساس می‌کنه تحقیر شده، و فقط خود خدا می‌دونه چرا. شاید داشای تو توضیحی داشته باشه، اگرچه... واروارا: من از گوشه ‌کنایه خوشم نمی‌آد، پراسکوویا. هرجی تو دلته بگو. می‌خوای بگی که داشا با نیکالای سر و سری داشته؟ پراسکوویا: سر و سر، عزیزم، چه کلمه‌ای! تازه من نمی‌خوام بگم... من تو رو خیلی دوست دارم... چطور می تونی فکر کنی که...(اشکش را پاک می‌کند.) واروارا: گریه نکن. من نرنجیدم. فقط به من بگو چه اتفاقی افتاد؟ چی گذشت؟ پراسکوویا: هیچی، واقعاً هیچی. اون عاشق لیزاس، مطمئنم، و اشتباه هم نمی‌کنم، حس شیشم زنونه‌م بهم می‌گه!... اما تو لیزا رو می‌شناسی، خلق و خوش رو می‌دونی. می‌شه گفت لجبازه و دوست داره سر به سر بذاره، بله، همینه! و نیکالای هم مغروره. چه غروری – اوه، واقعاً که پسر توئه! خب نتونست دست انداختن‌های اونو تحمل کنه و متقابلا شروع کرد به مسخره کردن لیزا. واروارا: مسخره کردن؟ پراسکوویا: بله، دقیقا همین. به هرحال لیزا دائما می‌خواست با نیکالای جروبحث راه بندازه. بعضی وقتا که می‌دید اون داره با داشا حرف می‌زنه، دیگه نمی‌شد جلوش رو گرفت. واقعاً، عزیزم. نمی‌شد تحمل کرد. دکترها منعم کردن که مبادا هیجان زده بشم، و تازه، نمی‌دونی تو ساحل دریاچه چقدر کسل می‌شدم و دندون درد هم گرفتم. از اون موقع فهمیدم که دریاچه‌ی ژنو آدم‌ها رو گرفتار دندون درد می‌کنه و این هم یکی از خصوصیاتشه. دست آخر، نیکالای گذاشت و رفت. به نظر من، آخرش آشتی می‌کنن. واروارا: یه همچین سوءتفاهم کوچیکی که اهمیتی نداره. تازه من داشای خودم رو خوب می‌شناسم. اینها همه‌ش مطلقا چرنده. خودم ته و توی همه چیزو درمی‌آرم.(زنگ می زند.)

دیدگاه شما

نظرات کاربران ( 0 نظر)
نام و نام خانوادگی
کد امنیتی

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /home/abrbooki/public_html/model/comment.php on line 353
برچسب ها