کتاب هنر همیشه بر حق بودن با عنوان انگلیسی (The art of always being right) اثر آرتور شوپنهاور(Arthur Schopenhauer)، دربرگیرندهی 38 راه پیروزی، هنگام مواجهه با شکست است. ترفندهای بسیار شگفتانگیزی برای غلبه بر رقیب به هنگام مجادلهی لفظی در این کتاب گنجانده شده است. کتاب هنر همیشه بر حق بودن، رسالهای گزنده و کنایهآمیز است که با نثر منحصر به فرد و تأثیرگذار شوپنهاور، بدون تردید در خاطر مخاطبین ثبت خواهد شد. شوپنهاور در این اثر، سی و هشت روش برای پیروز شدن بر رقیب در مناظرات و گفتوگوهای مختلف را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد. این اندیشمند آلمانی برجسته، کتاب هنر همیشه بر حق بودن را با این ایده آغاز میکند که فیلسوفان به شکلی گسترده بر نقش منطق در گفتوگوها تمرکز کردهاند اما توجهی به هنر تاریکتر دیالکتیک (به خصوص پس از امانوئل کانت)، یعنی مجادله نداشتهاند. شوپنهاور در این کتاب به مخاطبین نشان میدهد که چگونه میتوانید کاری کنید که در گفتوگوها، همیشه حق را به شما بدهند.
از عصر یونان باستان تا به امروز، انسان در تلاش است تا خود را برحق جلوه دهد و در مجادلات لفظی پیروز شود. از این رو گاه در مجادلات خود، متوسل به حقههای لفظی، سفسطه و مغلطه میشود و برهانهایی را به کار میبرد که اگرچه خود به نادرستیشان آگاه است و نشان دادن نادرستی آنها نیز کار دشواری نیست، اما گاه رقیب را به اشتباه میاندازند. در کتاب هنر همیشه برحق بودن، با این ترفندها آشنا میشویم و میآموزیم چگونه از ادعاهای خود در برابر آنها دفاع کنیم و چگونه خود نیز از آنها بپرهیزیم.
این کتاب توصیههای عملی نیشداری دربارهی چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند. شوپنهاور میگوید: «ممکن است به طور عینی حق با کسی باشد، ولی با وجود این، از دید ناظران، و گاهی از نظر خودش، شکست بخورد.» بنابراین، خوب است که بدانیم چگونه در مواردی که حق با ماست، گرچه به نظر میرسد بدترین استدلال را داریم، بر طرف مقابل غلبه کنیم. این امر مستلزم آن است که در عین حال بتوانیم حتی وقتی حق با ما نیست، بر طرف مقابل چیره شویم.