باشگاه پنج صبحی ها

افزایش بهره وری روزانه

یکی از راه های افزایش بهره‌وری روزانه، سحرخیز بودن است! این امر از دیر باز مورد اهمیت قرار گرفته با ضرب المثل سحرخیز باش تا  کامروا شوی، گوشزد شده.
نویسنده این کتاب، راهکارهایی برای سحرخیز بودن و شدن ارائه کرده.
هدف کتاب باشگاه 5 صبحی ها ارائه نکاتی برای موفقیت در زندگی صحبت می‌کند.نه صرفا موفقیت در شغل یا مسائل مالی!
این کتاب شامل داستان‌هایی درباره اهمیت سحرخیزی برای افرادیست که به دنبال موفقیت می‌باشند.
از نظر نویسنده، ساعت 5 صبح ضربان تپنده‌ی جهان است!
هدف کتاب باشگاه 5 صبحی ها، سحرخیز بودن و داشتن برنامه‌ای منظم به منظور رسیدن به موفقیت در کار، زندگی، و روابط خصوصی و استفاده صحیح از زمان است.
 کتاب باشگاه 5 صبحی ها از شما می‌خواهد که مهم‌ترین ساعات روزتان را با چک کردن گوشی همراه یا خواندن اخبار از دست ندهید و روی مهم‌ترین موضوعات تمرکز کنید. 
این کتاب برای کسانی که از زندگی تکراری خود خسته شده اند، راهکارهایی مناسب ارائه می‌کند.

خلاصه کتاب باشگاه 5 صبحی ها:

داستان راجع به کارآفرینی ورشکسته شده که تصمیم به خودکشی دارد و هنرمندیست که تمرکزش را از دست داده.
آشنایی آن دو در سمیناری صورت می‌گیرد که پس از آن زندگیشان متغیر می‌شود.
آنان با مردی میلیاردر رو به رو می‌شوند و پیشنهاد او مبنی بر قراری برای روز بعد در ساعت 5 صبح را می‌پذیرند و داستان آغاز می‌شود.

صحبت های رابین شارما درباره‌ی کتاب باشگاه 5 صبحی‌ها

رابین شارما درباره کتاب باشگاه 5 صبحی ها توضیح می‌دهد: کلوب 5 صبح، بر اساس مفهوم و روشی است که برای بیش از بیست سال برای کارآفرینان برتر، مدیران ارشد شرکت های بسیار معروف، سوپراستارهای ورزشی، افراد برتر حوزه موسیقی، و اعضای سلطنتی تدریس میکنم. من این کتاب را در مدت بیش از چهار سال در ایتالیا، آفریقای جنوبی، کانادا، سوئیس، روسیه، برزیل و جزیره ی موری­تیوس نوشته ام. گاهی نوشته های این کتاب، خیلی راحت به ذهنم میآمدند و گاهی برای ادامه دادن کتاب، با سختی هایی روبرو میشدم. گاهی اوقات، می خواستم پرچم سفید را بالا ببرم و تسلیم شوم و گاهی این مسئولیت پذیری، من را به ادامه دادن تشویق میکرد.
تمام تلاش خودم را در نگارش این کتاب کردهام و خالصانه از تمام افرادی که در سراسر دنیا به من کمک کردهاند تا کتاب کلوب 5 صبح را تکمیل کنم، سپاسگزارم. و از صمیم قلب این کتاب را تقدیم شما میکنم. دنیا به قهرمانان بیشتری نیاز دارد و شما این قهرمان را در درون خودتان دارید. پس دیگر منتظر نمانیم و از همین امروز شروع کنیم.

نکات ارائه شده در کتاب باشگاه 5 صبحی ها ساده و آسان است و هر کس می‌تواند آن‌ها را عملی کند.
در طول زمان، انرژی 5 صبح به طور واضحی مورد توجه افراد موفق بوده و اکثریت آن‌ها تاکید می‌کردند که تمرکز و آرامش بیشتری را به دلیل شرایط محیطی در این ساعات روز تجربه کردندو حواس پرتی‌پرتی کمتری داشتند.
بیدار شدن صبح زود میزان پرورش عادات خوب را افزایش می‌دهد.
کار سختی نیست، امتحانشان کنید! هم کتاب و راهنمایی هایش را، و هم سحرخیزی در پنج صبح را!

بریده از کتاب باشگاه پنج صبحی ها: فصل 1: اقدام خطرناک تفنگ زیادی خشونت‌آمیز بود. حلقۀ طناب دار زیادی عهدبوقی بود. و زدن شاهرگ مچ دست با تیغۀ چاقو، زیادی بی‌صدا بود. بنابراین، سؤال به این شکل پیش آمد: «چطور می‌شود زندگی‌ای را که زمانی باشکوه بوده است، به‌سرعت و خیلی دقیق، با حداقل گندکاری و حداکثر اثرگذاری پایان داد؟»تا همین یک سال قبل، شرایط زندگی به‌شکل دراماتیکی امیدوارکننده بود. خانم کارآفرین در سطح وسیعی به‌عنوان یکی از غول‌های صنعت زمینۀ کارش، رهبر اجتماع و خیّر بشردوست، مورد تحسین همگان بود. او اواخر دهۀ سی عمرش را طی می‌کرد و راهبری شرکت فناوری‌ای را بر عهده داشت که در اتاق خوابگاه کالج بنیان‌گذاری کرده بود. این شرکت در نهایت، بخش وسیعی از بازار را از آن خود کرده بود و محصولاتی تولید می‌کرد که مورد احترام مشتریانش بودند. اما به‌واسطۀ خباثت و حسادت شرکا، از پشت خنجر خورده و بخش زیادی از مالکیتش را روی تجارتی که بیشتر عمر را صرف ساختنش کرده بود، از دست داده بود و حالا باید دنبال شغل جدیدی می‌گشت. فصل 2: فلسفه‌ای روزانه برای تبدیل شدن به یک اسطوره «اجازه نده آتش درونت ذره‌ذره در مردابِ ناامیدکنندۀ زمزمه‌هایی که به تو می‌گویند "هنوز نه" یا "اصلاً ممکن نیست" خاموش شود. اجازه نده قهرمان درونت به‌خاطر سرخوردگی از زندگی‌ای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، می‌توانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.»هنر روح من را تغذیه می کند. کتابهای عالی، امید من را ضد ضربه می کنند. مکالمات غنی خلاقیت من را بیشتر می کنند. موسیقی شگفت انگیز قلب من را فراخ می کند. مناظر زیبا روح من را تقویت می کند. من انتظار دارم زندگی کنم اما یک بار. بنابراین، اگر بتوانم، مهربانی می کنم، یا هر کار خوبی را که بتوانم برای هر شخص دیگری انجام می دهم، اجازه دهید اکنون این کار را انجام دهم، و آن را به تعویق نیاندازم، زیرا دیگر نمی توانم این راه را پشت سر بگذارم.