آیا شما یک نوجوان عصبانی هستید یا در اوایل بیست سالگی تا حدودی دانشجوی گم شده ای هستید؟
در هنگام مواجه با تصمیمات حیاتی، چگونه عمل میکنید؟
شما تا چه اندازه از انتخابهای مسیر زندگیتان رضایت دارید؟ آیا از خلاقیت خود، در هنگام مواجه با مشکلات، بهره میبرید؟
شما تا چه اندازه از قوه خلاقیتتان برای بازکردن گرههای زندگی استفاده میکنید؟
آخرین باری که از خلاقیتتان استفاده کردید، چه زمانی بود؟
تینا سلینگ، مدرس خلاقیت دانشکدهٔ علوم مدیریتی دانشگاه استنفورد، در کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم، نکاتی برای رهایی از بحرانها و دوراهی های زندگیتان ارائه میکند.
مطالب کتاب در 10 فصل و تحت عنوانهای زیر دستهبندی شده است:
• یکی بخر دو تا ببر؛
• سیرک وارونه؛
• از چاقی بمیرید یا در قطب جنوب مایو بپوشید؛
• لطفا کیفپولتان را بیرون آورید؛
• چاشنی اسرارآمیز دره سیلینکون؛
• مهندسی فقط برای دختران؛
• لیموناد را به هلیکوپتر تبدیل کنید؛
• از اعتبار و نیکنامیتان مراقبت کنید؛
• استاد آیا این سؤال در امتحان میآید؟
• موضوعات آزمایشی.
آغاز کتاب با این سوال آغاز میشود:
«اصولی که در مدارس و دانشگاهها به آنها اشاره میشود با اصولی که خارج از فضای آموزشی با آنها سروکار داریم تفاوت چشمگیری دارد. این دوگانگی عامل تنشهایی است که افراد پس از فارغالتحصیلی و پیوستن به بازار کار با آن مواجه میشوند. حال، این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان بر روی این شکاف، پل بست و با استفاده از آنچه در فضاهای آموزشی تعلیم داده میشود به جنگ با مشکلات واقعی رفت و از این مصاف سربلند بیرون آمد؟»
• پس از ورود به دنیای کار بعد از دانشگاه، مشکلات را به عنوان فرصت در نظر بگیرید. در انتظار چالش یافتن راهحلهای جدید و ابتکاری باشید.
• در اطراف خود به دنبال چیزهایی بگردید که میتوانید بهبود بخشید و همچنین به دنبال ابزار مورد نیاز برای حل مشکلات.
• جهان خود را مثل یک «مسافر خارجی» نگاه کنید تا آن را از نزدیک مشاهده کنید و از افق تازهای ببینید.
• برای داشتن حداکثر تجربیات جدید به دنبال فرصتهای تازه باشید و درک خود از جهان اطراف را وسعت بخشید.
• دانش عرفی را به پرسش بکشید و قوانینی را که شیوه حل مسأله را برای شما محدود میکنند بشکنید.
• بگذارید شکست بخورید. پذیرش ریسک به شما اجازه میدهد که در راههایی که به نظرتان ناممکن است موفق شوید.
• برای به دست آوردن تجربه دست و پنجه نرم کردن با شرایط سخت، پذیرای چالشها باشید و از شکستهایتان درس بگیرید.
• محل تلاقی استعداد و علاقه خود را پیدا کنید تا مسیر شغلی رضایتبخشی را انتخاب کنید.
• اعتبار خود را با یافتن راهی برای کار با دیگران بالا ببرید، نه در رقابت با آنها.
• راه خود را پیدا کنید میان آنچه خودتان میخواهید و آنچه دیگران برایتان میخواهند تفاوت بگذارید.
در هر مشکلی فرصت وجود دارد، کتاب وقتی بیست ساله بودم میدانستم به شما آموزش میدهد که چگونه از لیمو (مشکل) لیموناد (فرصت) بسازید وچگونه خلاقیتتون رو پرورش بدید.
این کتاب دید شمارا به خیلی از اتفاقات زندگی عوض میکند و یک منبع خالصی از انرژی مثبت میباشد.خواندن این کتاب را ١٠٠٪ توصیه میکنم مخصوصا برای دانشجوها و کسانی که در اول راه زندگی هستند.