راضیه هرچه بزرگ تر می شد شور و نشاط بیشتری خانه را فرا می گرفت و با محبت بسیارش در دل همگان جای داشت... راض بابا! چه عنوان زیبایی برای دختر پدری که میخواست در همه چیز بهترین باشد و در شانزده سال زندگی کوتاهش نیز تا جایی که میتوانست هم فرزند صالحی بود و هم در زمینه ورزشی و تحصیلی ومسابقات قرآنی موفقیت های زیادی کسب کرد.و بعد از دیدن 16 بهار از زندگیش در راهی که دوست داشت قدم گذاشت و شهید شد. زندگینامه این شهیده بزرگوار را در کتاب راض بابا، به قلم طاهره کوه کن میتوانید مطالعه کنید.
شهید راضیه کشاورز سرانجام در تاریخ 24 فروردین 1387 بر اثر انفجار بمب در حسینیه کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی انجمن پادشاهی ایران مجروح و پس از تحمل 18 روز درد و رنج به جمع شهیدان پیوست.