loader-img
loader-img-2

من میترا نیستم: روایت زندگی شهید زینب کمایی

امتیازدهی
2 (5)
  • ناشر : آوای کتاب پردازان
  • نویسنده : معصومه رامهرمزی
  • سال نشر : 1398
  • تعداد صفحات : 224
  • زبان کتاب : فارسی
  • شابک : 9786229915325
  • چاپ جاری : 7
  • نوع جلد : جلد نرم
  • قطع : جیبی
  • وزن : 162 گرم
  • شناسه محصول : 1818
معرفی کتاب

معرفی کتاب من میترا نیستم: روایت زندگی شهید زینب کمایی

کتاب من میترا نیستم روایت زندگی شهید زینب کمایی می‌باشد که از کودکی آرزوی شهادت داشت و سرانجام در 14 سالگی به دست منافقان کور دل به درجه والای شهادت رسید.
کتاب من میترا نیستم ویرایش شده کتاب راز درخت کاج می‌باشد که توسط خانم معصومه رامهرمزی نوشته و کامل شده است.
اگر به زندگینامه شهدا علاقه مندید ابربوک به شما توصیه می‌کند تا کتاب من میترا نیستم را مطالعه کنید.

خلاصه کتاب من میترا نیستم

کتاب من میترا نیستم از زبان مادر شهید زینب کمایی نوشته شده و از دوران بچگی خود تا زمان ازدواج خود با پدر شهید زینب کمایی را روایت می‌کند و در ادامه به ابعاد شخصیت و زندگی زینب کمایی می‌پردازد.
شهید زینب کمایی همیشه از اینکه مادربزرگش نام او را میترا برگزیده گله‌‌مند بود و به دیگران اصرار می‌کرد که او را زینب صدا کنند.
زینب کمایی به دلیل فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی مورد هدف منافقان قرار گرفت و سرانجام در شب اول فروردین سال 1361 در راه بازگشت از مسجد به خانه توسط منافقین ربوده و با گره چادرش به شهادت رسید، پیکر پاکش سه روز بعد کشف شد و سپس همراه با شهدای فتح المبین در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
کتاب من میترا نیستم هم اکنون برای شما دوستداران کتاب و کتابخوانی در سایت ابر بوک قابل تهیه می‌باشد.

بخشی از کتاب " من میترا نیستم: روایت زندگی شهید زینب کمایی "
بعد از اینکه خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه می‌خواهد اسمش را عوض کرد. می‌گفت: «من میترا نیستم. اسمم زینب است. با اسم جدیدم صِدام کنید.» از باباش و مادربزرگش به خاطر این که اسمش را میترا گذاشته بودند ناراحت بود. من نه ماه بچه‌ها را به دل می‌کشیدم، اما وقتی به دنیا می‌آمدند، ساکت می‌نشستم و نگاه می‌کردم تا مادرم و جعفر روی آنها اسم بگذارند. اسم پسر اول را جعفر انتخاب کرد و دومی را مادرم. جعفر اسم‌های اصیل ایرانی را دوست داشت. مادرم با این که حق انتخاب اسم بچه‌ها را داشت، اما حواسش بود طوری انتخاب کند که خوشایند دامادش باشد. زینب ششمین فرزندم بود و وقتی به دنیا آمد، مادرم اسمش را میترا گذاشت. او خوب می‌دانست که جعفر از این اسم خوشش خواهد آمد.

دیدگاه شما

نظرات کاربران ( 0 نظر)
نام و نام خانوادگی
کد امنیتی
برچسب ها