کتاب ملت عشق از الیف شافاک، عامل شهرت و محبوبیت این نویسنده ترک زبان است.
این کتاب در سال 2010 همزمان به دو زبان ترکی و انگلیسی چاپ شد که پس از مدت کوتاهی، تبدیل به پرفروش ترین رمان ترکیه شد.
این کتاب شامل دو داستان در دو زمان مختلف است، داستان اول، در ایالات متحده آمریکا به پیش میرود، بازه زمانی آن، سال 2008 است.
دیگری نیز به قرن هفتم قمری و شهر قونیه برمیگردد.
روایت این داستان، با کمک حدود بیست راوی شکل گرفته که از جمله نکات جذاب آن میباشد.
کتاب ملت عشق از پنج فصل با عناوین عنصرهای طبیعت شکل گرفته، عناصری که هر کدام راوی بهخصوصی دارند و همچنین ارتباطی ناگسستنی و خلاقانه میان شخصیت ها و این عناصر یعنی، آب و آتش و خاک و ... وجود دارد که خواننده در طول داستان موظف به یافتن آنان است.
همچنین چهل قاعده شمس تبریزی، به کتاب جذابیت دو چندانی داده است.
بازه زمانی اول شامل خانواده روبینشتاین است که آنها نیز متشکل از الا مادر خانواده، دیوید، دندانپزشک مشهور و یک دختر جوان به اسم ژانت و دختر و پسری دو قلو است.
الا ناراضی از خود و رابطه نهچندان صمیمانهاش با همسرش، در آغازین روزهای 40 سالگیش تصمیم بر جدایی میگیرد، تا پس از آن به دنبال عشق حقیقی بگردد.
الا قبل از طلاقش، به واسطه رشته تحصیلی خود مشغول ویراستاری یک رمان از نویسندهای ناشناخته میشود...داستانی که زندگی او را تغییر میدهد.
این کتاب که نوشته عزیز زاهارا است روایتکننده دیدار شمس و مولانا و ورود شمس به زندگی مولاناست. کتابی که در آن از چهل وادی عشق روایت شده و قدرتی دارد که الا کمکم با نویسنده این کتاب احساس نزدیکی بسیاری کرده و بعد از رد و بدل یکسری ایمیل تصمیم به سفر و دیدار او میگیرد. دیداری که وعده عشقی عظیم و اساطیری را به الا میدهد.
در خط زمانی دیگری از داستان، علاقه معنوی مولانا به شمس به قلم کشیده شده است.
مولانا خود را در خواب میبیند که در سرزمینی ناشناخته، در شهری دور، سرگردان در پی شخصی میگردد. بعد خود را در حیاط خانه خود در قونیه میبیند. بر روی درخت توت پیلهای از کرم ابریشم را میبیند که در انتظار رها شدن از پیله و پروانه شدن است. همچنین او خود را کنار چاه آب حیاط به حالت پریشان و گریان برای دوستی عزیز میبیند.