کتاب برج و میدان، تالیف نیل فرگسن عضو ارشد موسسه هووِر در دانشگاه استنفورد و عضو ارشد مرکز مطالعات اروپا در دانشگاه هاروارد میباشد که توسط زهرا عالی ترجمه و به واسطه انتشارات فرهنگنشرنو و با همکاری نشر آسیم منتشر شده است.
با ابر بوک همراه باشید تا به معرفی کتاب برج و میدان بپردازیم.
در کتاب برج و میدان نیل فرگوسن به مسائلی در دل تاریخ ورود میکند که از چشم مردم پنهان مانده است. مسائلی که از آنها هیچ سند و مدرکی وجود ندارد. نویسنده در پیشگفتار کتاب با بیان قدرت شبکهها و توضیح آنها مینویسد: «آنتونی ترولوپ در مجموعه داستانهایی با نام «خانواده پالیسر» تصویری به یادماندنی از تفاوت میان قدرت رسمی و نفوذ غیررسمی ارائه داد. او سیاستمدارانی از عصر ملکه ویکتوریا را به تصویر میکشد که در مجلس عوام بریتانیا، در انظار عموم، یکدیگر را به باد انتقاد میگیرند و سپس در دل شبکه انجمنها و باشگاههای لندن که همگی عضوشان بودند، به دور از چشم مردم، با هم سَر و سِر دارند. در این کتاب قصد دارم نشان دهم این قبیل شبکهها را تقریبا در تمام تاریخ بشر میتوان یافت و اهمیت آنها به مراتب بیش از آن چیزی است که اغلب کتابهای تاریخی خوانندگانشان را به قبول آنها رهنمون میکنند.
در دنیا ایده هایی هستند مثل فراماسونری و داعش که جهانگیر می شوند و همه جا ردپایی ازشان پیدا می شود و در عین حال نشانی هم ازشان نیست. و این ایده ها همیشه ترسناک می شوند.
فرگوسن -عضو ارشد موسسه هووِر در دانشگاه استنفورد و عضو ارشد مرکز مطالعات اروپا در دانشگاه هاروارد- بعد از موفقیت کتاب برآمدن پول، به سراغ این موضوع رفته که از این ماجرا پرده برداری کند...
قرن حاضر «عصر شبکهای» است. اما نیال فرگوسن در کتاب برج و میدان می گوید که شبکهها پدیده ای کهن هستند. ما در مراکز چاپ و میسیونرها و مبلغان مذهبی که سبب اصلاحات دینی شدند گرفته تا
فراماسونها و بانیان انقلاب امریکا، رد پای شبکه ها و شبکه سازان را می بینیم که بساط شاهان ارباب کلیسا را به هم ریخت.
دنیای جدید ما هم نهتنها جدید نیست بلکه داریم در دومین عصر شبکهای به سر می بریم. منتها در عصر ما کامپیوترهای شخصی و گوشی ای موبایل نقش دستگاه چاپ در قرون میانی را دارند.
البته کسانی که در پی خلق یک اتوپیای متشکل از «شهروندان اینترنتیِ» هستند شاید سرخورده شوند، چون که شبکهها در معرض «خوشهبندی» و «شیوع» و حتی «قطع شدن» هستند و جدالهای قرون میانی امروزه در عصر «فیسبوک» و «داعش» و «قلمرو ترامپ»، نمونههای بسیار ترسناک تری دارند.
عمده تاریخ، سلسلهمراتبی است. یک سلسله مراتب از پاپها و روسای جمهور و نخستوزیرها. حالا فکرش را بکنید که بایگانیهای تاریخی را
خود سلسلهمراتبها ایجاد میکنند! با این حساب اگر به شبکههای پرقدرت و مخفی و نادیدنی تاریخی مثل فراماسونری و... توجه نکنیم و آن ها را توهم توطئه بدانیم و بررسی آنها را به نظریهپردازان توطئه ـــ با آن خواب و خیالهایشان دربارۀ ایلومیناتیِ برخوردار از قدرت مطلق ـــ واگذار کنیم، چه پیش میآید؟
از نگاه دیگر به طور کلی حرف کتاب این است که وقتی نظم سلسله مراتبی بر دورهای حاکم باشد، اندازه قدرت هر فرد تقریبا متناسب با مرتبه و جایگاه او بر نردبام تشکیلات دولت یا شرکت یا نهادی است که در آن است و آن نهاد دارای نظم و سازماندهی عمودی است.
درباره جذابیت این کتاب همین بس که تایمز می گوید: هنر فرگسن این است که وقایع بسیار دیرینه را به اندازه اخبار سرِ شب زنده و پرهیجان میکند. تایمز از او با عنوان «برجستهترین تاریخدان بریتانیایی نسل خود» یاد میکند.
و گاردین نیز اشاره می کند که نتیجه هوشمندی فرگسن این است که در یک بازنگری استادانه تاریخی سخنی گفته که تا سالها پژواک آن به گوش خواهد رسید
از فرگوسن قبلا کتاب دوست داشتنی برآمدن پول را خواندهایم.