کتاب بنی آدم آخرین و پر فروش ترین مجموعه داستان محمود دولت آبادی است که از نشر چشمه و در سال 1397 منتشر شده است. گفتن از این کتاب سخت است. داستانها عجیبند. در تک تکشان آدمهایی هستند که ما به طور کامل نمیتوانیم آنها را بشناسیم. انگار که تکهای از هرکدامشان گنگ و نامفهوم است. انگار که ما تنها سایهای کمرنگ از شخصیتِ این آدمها را میبینیم. هرکدام از داستانها به نوعی پر از ابهام آغاز میشوند و تو را در فضایی تاریک و مرموزانه، قدم به قدم با ابهامات بیشتری به دنبال خود میکشانند. کتاب بنی آدم را میتوانید از مرجع کتاب ابر بوک سفارش دهید.
نثر و سبک این داستانها نسبت به کتاب های قبلیِ دولت آبادی بسیار متفاوت است.
ما در کتاب بنی آدم با فضایی کاملا مدرن روبرو هستیم. کتاب سادهای نیست و میتوانم بگویم بعضی از داستانهایش برایم یک علامت سوالِ بزرگ بهجا گذاشتند. سوالهایی که خود دولت ابادی هم هنگام مصاحبهاش دربارهی کتاب بنی آدم از جواب دادنشان سر باز میزند و میگوید :
زمانی که این کتاب را مینوشتم میدانستم که جوابی برای سوالهایش ندارم، من در آن لحظه فقط میدانستم که باید اینها را بنویسم و نوشتم!
به همین سادگی. استاد دولت آبادی همیشه از آزادیِ نوشتن، بدونِ در نظر گرفتنِ قانون و قواعد نوشتن میگوید. آزادیای که اجازه میدهد هر نویسندهای، به دور از چهارچوبهای قواعد، سبک خودش را بسازد. چیزی که من به شدت به آن معتقدم. و در کتاب بنی آدم به چه زیبایی از این ازادیِ نوشتن استفاده کرده است.
داستانهایش اصلا شبیه به داستانهای دیگری که تابحال خواندهاید نیست. او دریچهی متفاوتی از داستان نویسی را برایت باز کرده، مرزها را خط زده و آزادانه نوشته است. آنقدر آزادانه که به راستی حس میکنی نویسنده مسخ شده و اینها را نوشته است و تو نیز به همان راحتی مسخ میشوی و همهاش را یکجا میخوانی.
• مولی و شازده
• اسم نیست
• یک شب دیگر
• امیلیانو حسن
• چوب خشک بلوط
• اتفاقی نمیافتد
گفتم، همان اول کار گفتم که نوشتن داستان کوتاه کار من نیست. این هنر بزرگ را کافکا داشت، ولفگانگ بورشرت داشت و میتوانست بدارد که در همان «بیرون، جلو در» جان سپرد و داغش لابد فقط به دل من یکی نیست، و پیشتر از او چخوف داشت که بالاخره خون قِی میکرد در آن اتاق سرد، و چند فقرهای هم رومن گاری، آنجا که پرندگان پرواز میکنند میروند در پرو میمیرند. حالا شما به من بگویید کلاه و کاشکول و پالتو و عصای آقای جنابان را چه کسانی از کف میدان کج و قناس جمع خواهند کرد؟ و آن اشیای ریز زینتی را چه کسانی پیدا خواهند کرد؟