کتاب آیشمن در اورشلیم نوشته هانا آرنت با ترجمه زهرا شمس بعد از چندین دهه به زبان فارسی ترجمه شده است. آیشمن در اورشلیم: گزارشی از ابتذال شر کتابی است از هانا آرنت نظریهپرداز سیاسی در سال 1963. در این کتاب آرنت، روایت یهودیای را بازگو میکند که در دوره به قدرت رسیدن آدولف هیتلر از آلمان گریخت، کتاب آیشمن در اورشلیم گزارشی از محاکمه آدولف آیشمن است. ترجمه فارسی کتاب آیشمن در اورشلیم پس از گذشت حدود 60 سال در داخل کشور و به صورت قانونی منتشر شده است. نشر برج اعلام کرده که این کتاب را با رعایت قانون کپیرایت منتشر کرده و حق کپیرایت آن را به بنیاد هانا آرنت پرداخت کرده است.
نظریه آرنت در کتاب آیشمن در اورشلیم این است که شرهای بزرگ در طول تاریخ بشر بهطور عام، و بهطور خاص جنایت عظیم هولوکاست، نه توسط متعصبان کور اتفاق افتاده است نه عامل آن بیماران با مشکلات روانی بودهاند بلکه به وسیله مردم عادی که استدلالهای دولتمردان و حکومتهایشان را پذیرفتهاند به اجرا درآوردهاند رخ داده است و به همین دلیل، از نظر این مردم اعمالشان رفتاری طبیعی بودهاست. ازین رو این کتاب به بررسی کامل این موضوعات میپردازد.
آدولف آیشمن یکی از فرماندهان اساس آلمان نازی بود که به دلیل جنایات بیشمار در اردوگاههای کار اجباری و کورههای آدمسوزی و اتاقهای گاز در جنگ دوم جهانی «قصاب اروپا» لقب گرفت. او پس از جنگ به آرژانتین گریخت و سالها در فرار بود. در نهایت در سال 1961 در اورشلیم در دادگاهی محاکمه شد. دادگاهی که هانا آرنت هم به آنجا رفت تا این محاکمه را مستندسازی کند. هانا آرنت در این دادگاه متوجه شد که آیشمن در ذات خود کارهایش را کاملا اخلاقی میدانسته و فکر میکرده به هموطنانش در حال خدمترسانی است. همین موضوع باعث شد که آرنت در تحلیلهای خود در این کتاب مساله «شر» را مطرح کند و بار دیگر به ما گوشزد کند که مفهوم اخلاق چیست.
هانا آرِنْت: Hannah Arendtزاده 14 اکتبر 1906 در لیندن–لیمر، هانوفر – درگذشته 4 دسامبر 1975 در نیویورک، آمریکا)، فیلسوف (فلسفه سیاسی) و تاریخ نگار آلمانی - آمریکایی بود. هانا آرنت، از مهمترین اندیشمندانی بود که آرا و افکارش تأثیری ژرف در سدهٔ بیستم میلادی بر جای گذاشت.او سالها در دانشگاههای ایالات متحده در رشته تئوری سیاسی تدریس کرد و از چندین کشور، دهها دکترای افتخاری گرفت، و نیز برنده جایزه آلمانیزبان لِسینگ و فروید شد. او از یهودیانی بود که از هولوکاست جان سالم به در برد و به ایالات متحده مهاجرت کرد. زمینهٔ فلسفه و آثار او، موضوعاتی همچون دموکراسی مستقیم یا اقتدارگرایی و تمامیتخواهی حکومتهای استبدادی است.
بخشی از کتاب آیشمن در اورشلیم را در ادامه میخوانیم : «یعنی آقای هاوزنر واقعاً باور داشت که اگر دادگاه نورنبرگ آیشمن را در جایگاه متهم نشانده بود، توجه بیشتری به سرنوشت یهودیان نشان میداد؟ ابداً. او هم مانند تقریباً هرکسِ دیگری در اسرائیل، باور داشت که فقط یک دادگاه یهودی میتواند عدالت را در حق یهودیان جاری کند و این وظیفهٔ یهودیان است که به قضاوت دشمنانشان بنشینند. به همین دلیل، حتی یک اشارهٔ کوچک به تشکیل دادگاه بینالمللی برای محاکمهٔ آیشمن، نه بابتِ جنایت «علیه مردم یهود»، بلکه بابتِ جنایت علیه بشریت که بر پیکرهٔ مردم یهود ارتکاب یافته است، در اسرائیل با مخالفت تقریباً همگانی روبهرو میشد. آن لافِ عجیبِ «ما قائل به هیچ نوع تفکیکِ قومیتی نیستیم» هم از همینجا میآید، که البته در اسرائیل چندان عجیب به نظر نمیرسید، اینجا قواعد شرع خاخامی بر احوال شخصیه {و نسب} شهروندان یهودی حاکم است و در نتیجه هیچ یهودیای نمیتواند با یک غیریهودی ازدواج کند؛ ازدواجی که خارج از اسرائیل منعقد شده به رسمیت شناخته میشود، اما فرزندان حاصل از ازدواجهای مختلط، قانوناً حرامزادهاند (فرزندانِ والدین یهودی که خارج از ازدواج متولد شوند مشروع هستند)، و اگر کسی مادر غیریهودی داشته باشد، نه میتوان با او ازدواج کرد و نه اجازهٔ دفن او را میدهند. توهینآمیزبودنِ این وضع، از 1953 به بعد محسوستر شده است، چون از آن سال، بخش عمده صلاحیت قضائی در مسائل قانون خانواده را به دادگاههای سکولار محول کردند. زنان حالا میتوانند مِلک به ارث ببرند و در کل از وضعی برابر با مردان برخوردارند. ازاینرو بعید است که احترام به عقاید یا قدرتِ اقلیت مذهبی متعصب باعث شده باشد که دولت اسرائیل، در مسائل ازدواج و طلاق صلاحیت قضائی سکولار را جایگزین شرع خاخامی نکند. شهروندان اسرائیل، اعم از مذهبی و غیرمذهبی، ظاهراً در مورد مطلوبیتِ قانونی که ازدواج مختلط را ممنوع میکند اتفاقنظر دارند، و - همانطور که مقامات اسرائیل در خارج از دادگاه هم اذعان میکردند - عمدتاً به همین علت است که قانون اساسی مکتوب را (که لاجرم باید این قانون {احوال شخصیه} را به شکلی شرمآور بشکافد و بیان کند) نامطلوب میدانند. (فیلیپ گیلون30 اخیراً در نشریهٔ جبههٔ یهود31 نوشت: «استدلالی که علیه ازدواج مدنی وجود دارد این است که در میان خاندان اسرائیل رخنه میافکند و یهودیان این کشور را از یهودیان دیاسپورا جدا میاندازد»). حالْ علتش هرچه که بود، بیشک سادهلوحی دادستان در محکومکردن قانون ننگینِ نورنبرگ (مصوب 1935)، همان قانون نازی که ازدواج مختلط و رابطهٔ جنسی میان یهودیان و آلمانیها را ممنوع میکرد، شگفتانگیز بود. خبرنگارانِ آگاهتر، کاملاً به این وضع کنایهآمیز واقف بودند اما در گزارشهای خود به آن اشاره نمیکردند. گمان میکردند حالا وقتش نیست به یهودیان بگوییم قوانین و نهادهای کشور خودشان چه اشکالاتی دارد.»
بسیاری از فارسیزبانان سالها منتظر و مشتاق مطالعه این کتاب مهم و جنجالی هانا آرنت بودند. خواندن این کتاب را به همه کسانی که مشتاق مطالعه این کتاب بودند، توصیه میکنیم. همچنین اگر به علوم سیاسی، تاریخ و به خصوص روایتهای مرتبط با ماجرای هولوکاست علاقه دارید، خواندن این کتاب را از دست ندهید. اگر موضوع اخلاق و سرشت شر جزو دغدغههای ذهنی شماست، کتاب آیشمن در اورشلیم میتواند برایتان مفید و جذاب باشد.