جلال آل احمد
سید جلال آل احمد (1302-1348ش) نویسنده و متفکر ایرانی بود. او به خواست پدر روحانیاش برای تحصیل علوم دینی به نجف رفت، اما بلافاصله بازگشت. جلال، سالها از اعضای ارشد حزب توده ایران بود، اما از آن جدا شد. اولین تجربه قلمی او ترجمه اثری از سید محسن امین …
مدیر مدرسه یک داستان هست به این معنا ک خواننده رو سرگرم کنه و تا آخر ببه دنبال خودش بکشد اما
با یه نگاه دقیق تر یک جامعه ای وجود دارد به وسعت یک مدرسه و یک مسئول ومدیر حاکم بر تون جامعه قرار می گیرد
بیانگر ضعف ها و فساد های کوچک و بزرگ درون جامعه ست و مدیر سعی بر اصلاح جامعه دارد
اما توان محدود دارد و با شخصیت مختلف در برابر خودش روبرو می شود
تا در نهایت به امیخته ای از ناتوانی و انزوا میرسه و در نهایت از مدیر بودن کناره می گیرد
اما بنظرم متن داستان خیل عمیق تر از ابتداوانتهای داستان هست و
هر بخش از داستان ارزش خاص خودش را برای خواندن داره .
از متن کتاب :
میدیدم که این مردان آینده، در این کلاسها و امتحانها آنقدر خواهند ترسید و مغزها و اعصابشان را آنقدر به وحشت خواهند انداخت که وقتی دیپلمه شوند یا لیسانسیه، اصلا آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از وحشت. انبانی از ترس و دلهره. آدم وقتی معلم است، متوجه این چیزها نیست. چون طرف مخاصم است. باید مدیر بود؛ یعنی کنار گود ایستاد و به این صفبندی هرروزه و هر ماههی معلم و شاگرد چشم دوخت تا دریافت که یک ورقهی دیپلم یا لیسانس یعنی چه. یعنی تصدیق به اینکه صاحب این ورقه دوازده سال یا پانزده سال تمام و سالی چهار بار یا ده بار در فشار ترس قرار گرفته و قدرت محرکش ترس است و ترس است و ترس...