loader-img
loader-img-2

گامبی وزیر

امتیازدهی
3 (5)
  • ناشر : بهجت
  • نویسنده : والتر تویس
  • مترجم : نیکی فرخوی
  • سال نشر : 1399
  • تعداد صفحات : 487
  • زبان کتاب : فارسی
  • شابک : 9786226517348
  • چاپ جاری : 1
  • نوع جلد : جلد نرم
  • قطع : پالتویی
  • وزن : 372 گرم
  • شناسه محصول : 25616
معرفی کتاب

معرفی کتاب گامبی وزیر

کتاب گامبی وزیر اثری از والتر تویس است. کتاب گامبی وزیر داستان زندگی بت هارمون می‌باشد، داستان درباره‌ی دختر یتیمی است که تبدیل به قهرمان شطرنج می‌شود، اما در مسیر موفقیت خود با مشکلات و موانع بسیاری روبرو است. این نابغه که با اعتیاد نیز دست و پنجه نرم می‌کند، تنها به شطرنج می‌اندیشد و برای بهترین بودن در آن، هر کاری انجام می‌دهد!
قرار گرفتن در لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز، برای کتاب و تصاحب عنوان برترین سریال سال 2020 آمریکا، از افتخارات این اثر است. کتاب گامبی وزیر را می‌توانید از سایت ابربوک خریداری کنید.

کتاب های مشابه با کتاب گامبی وزیر

کتاب راه آهن زیرزمینی
کتاب پل رودخانه درینا
کتاب عمارت هلندی
کتاب بابا لنگ دراز
کتاب سه سرباز 

کتاب گامبی وزیر مناسب چه کسانی است؟

اگر به ورزش شطرنج علاقه دارید، از خواندن این کتاب لذت می‌برید و اگر به دنبال داستانی جذاب و پر تعلیق هستید، کتاب گامبی وزیر بهترین گزینه برای شما محسوب می‌شود. رمان گامبی وزیر قدم به قدم شما را تا قهرمانی شخصیت اصلی داستان همراهی می‌کند و در این میان برای‌ شما از اعتیاد، سختی‌های موفقیت، مشکلات زنان و... می‌گوید. خرید کتاب گامبی وزیر را به شما علاقه مندان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب " گامبی وزیر "
ژاکت آبی‌رنگی روی لباس ابریشمی‌اش پوشیده بود. اگر آن‌همه رژ نمی‌زد و موقع حرف زدن آن‌همه دهانش را مضطربانه تکان نمی‌داد، زنی نسبتاً زیبا می‌شد. کنار دستش مردی هم نشسته بود که کت‌وشلوار دوتکۀ خاکستری‌ رنگی همراه با جلیقه به تن داشت. خانم دیردورف حرفش را ادامه داد: «الیزابت توی همۀ درس‌هاش قویه. توی روخوانی و ریاضی هم شاگرد اول کلاسه.» خانم گفت: «آفرین! چه خوب! من اصلاً ذهنم واسۀ ریاضی کار نمی‌کرد.» سپس رو به بت کرد و با لبخندی از ته دل گفت: «من خانم ویتلی هستم.» این حرف را با لحنی زد که انگار داشت اطلاعاتی محرمانه را می‌گفت. مرد گلویش را صاف کرد و چیزی نگفت. انگار حوصله نداشت آنجا باشد. بت پس از حرف خانم سرش را به نشانۀ تصدیق تکان داد، اما چیزی به ذهنش نرسید که بگوید. چرا او را به اینجا آورده بودند؟»

دیدگاه شما

نظرات کاربران ( 0 نظر)
نام و نام خانوادگی
کد امنیتی

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /home/abrbooki/public_html/model/comment.php on line 353