محمود دولتآبادی، نویسنده رمانی رئالیستی به نام جای خالی سلوچ است که داستان آن را در دورهای سه ساله، هنگامی که در بند ساواک بود در ذهن خود بال و پر داد.
در کتاب جای خالی سلوچ، برای نشان دادن اقتدار زنان، از هیچ چیز کم گذاشته نشده است.
نویسنده، زن ایرانی را، انسانی مقتدر، مقاوم و جنگجو معرفی میکند که در برابر فقدان حضور همسرش، خم به ابرو نیاورده و زندگی خود و فرزندانش را پیش میبرد.
سلوچ، پدر خانواده،گچکار و تنورسازیست که بدهی های زیادی هم دارد، با رفتنش جای خالی بزرگی را میان قلب و زندگی دیگر اعضا ایجاد کرده.
یک صبح زمستانی، سلوچ که غرور مردانه اش شکسته، به قصد پیدا کردن منبع درآمدی، راهی شهر و شده و برای خانواده اش خبری نمیفرستند.
مرگان اما پا پس نکشید و فشار مدیریت خانواده اش را یکتنه به دوشکشید.
زندگی در روستایی خشک وکویری با مردمانی فقیر و نامهربان، شرایط سختی را برای مرگان و خانواده اش پدید آورده بود.
مرگان، در شرایطی که سلوچ خود را ناپدید کرده، برای نجات فرزندانش، از هیچ کار، حتی گچکاری نیز دریغ نمیکند.
فرزندانش، عباس، ابروا و هاجر، شخصیتهای متفاوتی دارند.
مرگان تنپرور و قمار باز است اما ابروا کاری و تروفرز است.هاجر دختر کوچک خانواده، مجبور به ازدواج با همسایه ای میشود که قرار است در ازای این ازدواج علی گناو(همسایه) سرپرستی و حمایت خانواده را به عهده بگیرد.
در ادامه مسئله تقسیم اراضی و انقلاب سفید پیش میآید و حتی در این ماجرا هم مرگان مورد ظلم فرزندان خود قرار میگیرد...فرزندانی که مال و امول را به مادرشان ترجیح میدهند.
فضای کلی رمان، سراسر فقر و سختی های زندگی مرگان و خانواده اش به تصویر میکشد. هر چند کتاب بسیار گیراست ولی فضای عجیبی را به تصویر میکشد. بخشهای مختلف کتاب و زندگی سخت خانوادهای که هر لحظهاش درد، رنج و فغان است بدون تردید خواننده را تحت تاثیر قرار میدهد.
همچنین اهمیت مادیات، به طرز مشهودی در کتاب جای خالی سلوچ حس میشود، نمونه اش هم اعمال فرزندان مرگان است!
زجر مادر، رنج دختر،زحمات پسر...همگی به خوبی به قلم کشیده شده اند و فضایی کاملا ماموس را در ذهن خواننده شکل میدهند.
دولتآبادی با دقت و ظرافت صحنهها و مکالمات کتاب جای خالی سلوچ را نوشته است و درست همان چیزی را به ذهن خواننده منتقل میکند که در حقیقت و واقعیت نسز موجود است.
بازآفرینی مرگان هم همچون اعتراض من، و همچنین اعتراض مرگان به این زندگیست که به ستم بر او و بر امثال او روا داشته میشود؛ و مقاومت و سختکوشی مرگان و تحمل و سماجت او در عین حال نفی این انگ ناتوان بودن است. مثل یک ماده ببر از زندگیاش دفاع میکند، آن را دگرگون میکند و حتی پابهپای دیگران وقتی که لازم بشود با فردایی مبهم رودررو میشود؛ و به نظر من جز این که این رفتارها زیباتر از رفتارهای یک مرد است در قبال حوادث، هیچ تفاوتی نسبت به هم ندارد.
این کتاب طی 70 روز ، هنگامی که دولتآبادی به تازگی از بند ساواک خارج شده بود نگاشته است و یکی از موفق ترین رمان های اوست.
کتاب جای خالی سلوچ در واقع خواندنی نیست، بلکه چشیدنیست! رنج و درد خانواده با قلم گیرای نویسنده با عمق وجود حس میشود و همدردی انسان را برمیانگیزد.
پیشنهاد این کتاب، ساده ترین راه برای معرفی زندگی حقیقی و متداولیست که در بسیاری از نقاط کشور دیده میشود.
کتاب جای خالی سلوچ را هماکنون میتوانید از سایت فروش کتاب ابر خریداری نمایید.