کتاب فقر احمق میکند( کمیابی: چرا بسیار کم داشتن اینقدر مهم است) با عنوان انگلیسی(Scarcity: Why Having Too Little Means So Much) کتابی است که توسط سندهیل مولاینیتن(Sendhil Mullainathan)، اقتصاددان رفتاری، و الدار شفیر(Eldar Shafir)، روانشناس، در سال 2013 نوشته شدهاست. نویسندگان کتاب فقر احمق میکند تلاش میکنند تا نشان دهند کمیابی نقش مهمی در پدید آمدن، تداوم و فرونشاندن فقر دارد. این کتاب همچنین ایدههایی را پیشنهاد میدهد تا از طریق آنها افراد و گروههای مردمی بتوانند کمیابی را مهار کنند و از این طریق به موفقیت و خشنودی دست یابند. کتاب فقر احمق میکند توسط امیرحسین میر ابوطالبی در نشر ترجمان علوم انسانی به فارسی با عنوان فقر احمق میکند ترجمه و منتشر شدهاست.
در کتاب فقر احمق می کند که بر اساس تحقیقات برجسته الدار شفیر و سندهیل مولاینیتن به چاپ رسیده است، ثابت میشود که "فقر" ساختار روانی متمایزی را برای افراد متفاوت در تلاش برای مدیریت بهینه آنچه نیاز دارند ایجاد میکند. افراد پرمشغله به همان دلایلی که افراد فقیر نتوانسته اند پول خود را مدیریت کنند، نمیتوانند وقت خود را به طور کارآمد مدیریت کنند. با شروع نگریستن به جهان از دریچه "کمبود منابع"، مشکلات زندگی مدرن بیشتر به چشم میآیند و کتاب فقر احمق می کند نه تنها نشان میدهد که کمبود منابع چگونه ما را محدود میکند بلکه مشخص میسازد که چگونه افراد و سازمانها میتوانند برای رضایت و موفقیت بیشتر منابع را مدیریت کنند.
در پشت جلد کتاب میخوانیم : یک مدیر با دهها پروژهی عقب افتاده، یک کارگر ساده با کوهی از بدهی و یک خانم خانهدار که درگیر رژیم گرفتن است چه شباهتی با هم دارند؟ این افراد همه دچار کمیابیاند. یکی زمان کافی ندارد، یکی بی پول است و دیگری نیز کالری هایش را محدود کرده. کمیابی به شکلی اعجاب آور ذهن همه را تحت تاثیر قرار میدهد. مولاینیتن و شفیر، متکی به آخرین یافتههای علوم رفتاری و اقتصاد، تبیین میکنند که چطور ابعاد مختلف زندگی ما تحت تأثیر ذهنیت کمیابی است؛ همچنین آنها توضیح میدهند که چطور سازمانها و تک تک افراد میتوانند کمیابی را مهار کنند تا به موفقیت و رضایت بیشتری دست یابند. همانطور که تیلر برندۀ نوبل اقتصاد 2017 میگوید، این کتاب از نظر علمی بی بدیل و از نظر روایی بسیار خواندنی و سرگرم کننده است.
در مقدمهی کتاب فقر احمق میکند از قول نویسندگان آمده است: «ما این کتاب را به این خاطر نوشتیم که برای ننوشتنش وقت نداشتیم.»
داستان نوشتن کتاب به گفتهی نویسندگان از گرفتاریهای زیاد سندهیل مولاینیتن آغاز شده است. گرفتاریهایی که او را به طور جدی از انجام تعهداتش بازداشته بود و باعث شده بود در مدیریت زمان و برنامههایش کاملا با مشکل مواجه شود.
در میان همین برنامهها پیشنهادی مبنی بر نوشتن فصلی از کتابی دربارهی زندگی آمریکاییهای کم درآمد به آنها پیشنهاد شد. موردی که در این فصل بررسی شد مردی بود که تعهدات مالی فراوانی داشت و توانایی مدیریت دخل و خرجش را نداشت. شیفر و مولاینیتن به شباهتهای زیادی میان شان، مدیر دفتری که دربارهاش نوشتند و مولاینیتن پی بردند و تلاش کردند منطقی مشترک پیدا کنند که شرایط پیش آمده برای هردوی آنها را توضیح دهد و برای ان راه حل های کارامد ارائه دهد. آنها معتقد بودند آنچه میان این دو نفر مشترک است «اثرات کمیابی» است و تصمیم گرفتند به یک سوال مهم پاسخ دهند: «آیا میتوان منطقی فراگیر برای کمیابی ارائه داد؟ منطقی که در این پس زمینههای گوناگون کاراییاش را حفظ کند؟»
در نهایت آنها برای پاسخ به این سوال کتاب فقر احمق میکند را نوشتند.
این کتاب بهطور خاص درمورد پول و نحوهی استفاده و برنامهریزی برای آن اطلاعات خوبی را ارائه میکند و توضیح میدهد که به چه صورت میتوانیم با فقر مقابله کنیم. از آنجایی که این کتاب درمورد اقتصاد رفتاری است برای عموم افراد بزرگسال قابل استفاده بوده و همچنین مدیران شرکتها و سیاستمداران میتوانند نکات بسیاری از این کتاب بیاموزند. برای تهیه و خرید کتاب فقر احمق میکند که با عنوان فقر جهل میآورد نیز منتشر شده است به سایت ابر بوک مراجعه کنید.