loader-img
loader-img-2

دنیا تا دیروز: آنچه از جوامع سنتی می آموزیم

امتیازدهی
1 (5)
  • ناشر : کتاب پارسه
  • نویسنده : جرد دایموند
  • مترجم : علی مجتهدزاده
  • سال نشر : 1400
  • تعداد صفحات : 512
  • زبان کتاب : فارسی
  • شابک : 9786002537676
  • چاپ جاری : 1
  • نوع جلد : جلد سخت
  • قطع : رقعی
  • وزن : 610 گرم
  • شناسه محصول : 75525
معرفی کتاب

معرفی کتاب دنیا تا دیروز

کتاب «دنیا تا دیروز» نه مطالعه‌ای در همۀ جوانب و ویژگی‌های جوامع سنتی، بلکه مطالعه‌ای گزینش‌شده در باب بعضی ویژگی‌های این جوامع است. جرد دایموند خود در پیشگفتار این کتاب توضیح می‌دهد که اگر می‌خواست از تمام جنبه‌ها به مطالعۀ جوامع سنتی بپردازد، حاصل کتابی چنان حجیم می‌بود که کمتر کسی حوصله‌اش می‌کشید آن را بخواند و از همین رو با رویکردی گزینشی به مطالعۀ جوامع سنتی پرداخته است. او در کتاب «دنیا تا دیروز» چند موضوع را انتخاب کرده و نوع مواجهۀ جوامع سنتی با این موضوعات را مورد بررسی قرار داده تا نشان دهد انسان امروز در مواجهه با همان موضوعات چه درسی از جوامع سنتی می‌تواند بگیرد و چطور می‌تواند برای حل مسائل امروز خود از راهکارهای جوامع سنتی استفاده کند. دایموند البته تأکید می‌کند که انتقال شیوه‌ای از زندگی از جامعه‌ای سنتی به جامعۀ مدرن کار راحتی نیست. او همچنین در بررسی جوامع سنتی به تفاوت‌های میان این جوامع نیز نظر دارد و مثلاً وقتی از رفتار جوامع سنتی با سالخوردگان سخن می‌گوید، هم به آن دسته از جوامع سنتی نظر دارد که رفتاری خشن با سالخوردگان خود دارند و هم به آن دسته که با سالخوردگان رفتاری مناسب دارند و زندگی خوبی را برای آن‌ها تدارک می‌بینند.

بخشی از کتاب " دنیا تا دیروز: آنچه از جوامع سنتی می آموزیم "
چرا جوامع سنتی تا این حد برای ما جذاب هستند؟ بخشی از این جذابیت به خاطر کشش است که در نهاد بشر وجود دارد. می‌خواهیم این آدم‌ها را بشناسیم و درک کنیم و دیگر فرقی نمی‌کند که آن‌ها به ما شباهت دارند یا نه، و اصلا قابل درک هستند یا غیرقابل نفوذ.سال 1964 که برای اولین بار به گینه نو آمدم تنها 26 سال داشتم و غرابت این سرزمین مرا فریفته کرد. این آدم‌ها به دیدار و شمایل با ما آمریکایی‌ها فرق می‌کردند، به زبان دیگری حرف می‌زدند و لباس و رفتار متفاوتی داشتند. ولی در گذر سال‌های بعد، بار‌ها به این سرزمین رفتم و از یک تا پنج ماه در آنجا ماندم و به جا‌های مختلف‌اش سر کشیدم و این حس غرابت ریخت و جایش را به یکجور آشنایی داد و مردم گینه نو را بهتر شناختم. حالا گفتگو‌های بلند و درازی بین ما در می‌گرفت و به شوخی‌های مشخصی می‌خندیدیم و واکنش‌مان به بچه‌ها، آدم‌ها، جنسیت، غذا و ورزش‌های مشخصی هم راستا شده و با هم عصبانی می‌شدیم، می‌ترسیدیم، اندوهگین یا سرخوش می‌شدیم. حالا دیگر فهمیده بودم که همه زبان‌های رایج در این سرزمین از یک خانواده است. اولین زبانی که آنجا یاد گرفتم «نور» بود که هیچ دخلی به زبان‌های هند و اروپایی نداشت و واژگانش یکسر برایم ناآشنا بودند.

دیدگاه شما

نظرات کاربران ( 0 نظر)
نام و نام خانوادگی
کد امنیتی

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /home/abrbooki/public_html/model/comment.php on line 353
برچسب ها