معمولاً گمان بر این است که نابغهها قدرت بینظیری در یادآوری، استدلالکردن و حل مسئله دارند.
پس هرچه هوش بیشتری داشته باشید، تصمیمگیری بهتری خواهید داشت و احتمال اینکه قضاوتهایتان درست باشد بیشتر است.
بنا بر این، نظامهای آموزشی نیز به باهوشتر ها بیشتر اهمیت میدهند و مقصد نهایی آموزش را «تربیت متخصص» میدانند.
امّا دیوید رابسن، روزنامهنگار حوزۀ روانشناسی، بر این باور است که تحقیقات جدید نشان دادهاند هوش عمومی و تحصیلات دانشگاهی نمیتواند انسان را از خطاهای شناختی در امان نگه دارد.
باهوشها از اشتباهاتشان کمتر درس میگیرند، گرایش کمتری به مشورت دارند، قدرت توجیهگری زیادی دارند و بنابراین، هنگام تصمیمگیری، حرف مخالفانشان را نمیشنوند.
رابسن در این کتاب، ماجراهایی از حماقتهای نابغهها را مرور میکند و راهبردهایی جلوی پایمان میگذارد که بتوانیم خردمندانهتر بیندیشیم و سنجیدهتر عمل کنیم.