کتاب تهوع با عنوان انگلیسی (The Nausea) اثر ژان پل سارتر(Jean-Paul Sartre)، داستان نویسنده‌ای فرانسوی به اسم آنتوان روکانتن را روایت می‌کند که وجود و هستی خود را مایه‌ی رنج و عذابش می‌داند. تلاش‌های روکانتن برای رسیدن به درکی از زندگی و تنازعات فلسفی و روان شناختی خود، به سارتر این فرصت را می‌دهد تا انگاره‌های هستی گرایانه‌ی مکتب فکری‌اش را به صورت کتاب تهوع، دراماتیزه کند. کتاب تهوع، که در زمره‌ی آثار برتر ژان پل سارتر قرار دارد، همه‌ی درونمایه‌های فلسفه‌ی او را دربردارد، و به راستی یکی از پرارج ترین نوشته‌های ادبی روزگار معاصر است. علاقه‌مندان می‌توانند از سایت ابر بوک، کتاب تهوع اثر ژان پل سارتر را تهیه و خریداری کنند.
وجود چه معنی می‌دهد؟ چرا به وجود می‌آییم؟ شاید بارها شده باشد که پس از شروع کردن کاری احساس روزمرگی نداشته باشیم، اما بعد از گذشت زمانی دچار تکرار شویم و خستگی و دل‌مردگی به سراغمان آید. در جمع احساس تنهایی کنیم و بیشترین زمان‌مان را در کنج اتاق‌مان بگذرانیم. کتاب تهوع با عنوان اصلی Nausea چنین مضمونی دارد و این حال و هوا را که بسیاری در برهه‌ای از زندگی تجربه میکنند، شرح می‌دهد. «من میان این صداهای بانشاط و معقول تنها هستم. همه‌ی این موجودات وقتشان را صرف این میکنند که فکرشان را بگویند و به‌خوشی بپذیرند که هم‌عقیده‌اند. محض رضای خدا، چرا انقدر برایشان مهم است که همه‌شان به یک چیز فکر کنند.» کتاب تهوع نوشته‌ی ژان پل سارتر(1980-1905) فیلسوف و نویسنده فرانسوی است. کتاب تهوع اصلی‌ترین نوشته‌ی ادبی سارتر به شمار می‌رود که در سال 1938، زمانی که او استاد دانشگاه بود منتشر شد. کتاب تهوع رمانی فسلفی و اگزیستانسیالیستی است. رمان در شهر بویی در ایتالیا رخ می‌دهد و داستان آنتوان روکانتین است. آنتوان یک نویسنده‌ی فرانسوی است که از وجود خود وحشت دارد. او در ثبت خاطراتش در مدت ماندگاری‌اش در این شهر، همه احساسات و حالات درونی‌اش در مورد جهان و افراد اطرافش را می‌نویسد. یک احساس تهوع گنگ با اوست که او دلیلش را نمی‌داند. کتاب تهوع حدیث انسان تنهایی است که در گردونه‌ی زمان، از تنهایی خویش پناهگاهی می‌سازد تا بتواند در مقابل هجوم افکار تیره و سهمگین تاب بیاورد. سارتر در سال 1964 به خاطر کتاب تهوع برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد اما از پذیرش جایزه سر باز زد. در واقع کتاب تهوع درباره‌ی روکانتن، پژوهشگر جوانی است که بدون دوست، خانواده و تعاملات گروهی با تنهایی عمیقی زندگی می‌کند. او که از کلیشه‌ها و احساسات دروغین اطرافیانش به ستوه آمده است درباره وجود، جسم و هر آنچه در اطراف آدمی قرار دارد، فکر می‌کند. در کتاب تهوع (Nausea)، یادداشت‌های روکانتن سردرگم را می‌خوانیم که به دنبال معنا در دنیایی پوچ و عبث می‌گردد. او شرح این پریشانی‌ها و تغییر نگاهش به اشیای بی‌جان را در دفترش یادداشت می‌کند. یادداشت‌هایی که نمایانگر سیر دگرگونی آگاهی و درک او از خویش است.
