رمانی روان، در قالب چند روایت عاشقانه و چند لایهای که در لایههای زیرین به مسائل فلسفی پرداخته است.
این کتاب داستان عاشقانه یک دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران است. ولی پیش از اینکه یک رمان باشد، یک کتاب فلسفی است، پر از نظریه. نظریههایی که نویسنده مرموزش برای طرح کردن آنها از روایتهای داستانی و شخصیتپردازی کمک گرفته است. داستانهایی که خود در هم فرو میروند. روایتهایی عاشقانه که معشوق مبهم و نامشخصی دارند. معشوقهایی که فارغ از خودشان از تکرار عشق میگویند. عشقهایی که در آدمی باقیست، هرچند منشا اثر آنها ناپدید شده باشد. که هیچ چیز ناپدید نخواهد شد و همه چیز در دنیا عینا تکرار میشود.
اگر با کتابهایی مثل "بار هستی" یا "همنوایی شبانه ارکستر چوبها" ارتباط گرفته اید ، این کتاب هم برایتان لذت بخش خواهد بود .