رضا امیرخانی
رضا امیرخانی متولد 27 اردیبشهت 1352 نویسنده و منتقد ادبی است. او مدتی رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران بود.
رضا امیرخانی به غیر از نگارش رمان یک مجموعه داستان کوتاه، سه سفرنامه و سه مجموعه مقالات بلند تحلیلی اجتماعی نیز نوشته است.
برخی از …
این کتاب اعتراض آقای امیرخانی به آپارتمان و برجسازیهای تهران و از بین بردن فضاهای سبز شهر هست که در قالب رمانی در اومده
این بار شخص اول داستان یک خانم هست به نام لیا که ماجرا از دید ایشون روایت میشه
همسر لیا ، علا ، معاون شهرداری منطقه است و فرزندش ایلیا به دلیلی نامعلوم سلِ کودکان دارد (به نوعی تنگی نفس) ، که این باعث شده لیا به فکر فضاهای سبز شهر و بیماری فرزندش باشد.
.
⭕بخشی از کتاب:
تهران - با این نماهای رومی - شده است برشی از معادن سنگ! معدنِ سنگِ عمودیشدهی بیریختی است منطقهی یک تهران. حالا هگمتانه چه حرفی برای دانشجوی معماری دارد؟ بگذریم؛ اتوبوس که بین راه در لالجین ایستاد، رفتم و زیباترین بشقابها را انتخاب کردم. برای دورهی دانشجویی کمی گران بود و کسی از بچهها طرفشان نرفته بود. دو تا برداشتم. یکی از دخترها که همیشه مانتوی جین میپوشید، گفت:
-به به! شاهزادهی قصهی ما وقتی اسب سفیدش را پارک کرد دم در خانهی ویلاییِ لیا، برای کیک عصرانه بشقاب سفالی هم دارد!