loader-img
loader-img-2

سه رنگ: غذا نوشت های سفر ایتالیا

امتیازدهی
2 (5)
  • ناشر : مثلث
  • نویسنده : منصور ضابطیان
  • سال نشر : 1399
  • تعداد صفحات : 192
  • زبان کتاب : فارسی
  • شابک : 9786008482222
  • چاپ جاری : 1
  • نوع جلد : جلد نرم
  • قطع : وزیری
  • وزن : 358 گرم
  • شناسه محصول : 9349
معرفی کتاب

معرفی کتاب سه رنگ : غذا نوشت‌های سفر ایتالیا

کتاب سه رنگ : غذا نوشت‌های سفر ایتالیا اثری پرفروش از منصور ضابطیان به چاپ انتشارات مثلث است. کتاب سه رنگ : غذا نوشت‌های سفر ایتالیا به قلم یکی از طرفداران ایتالیا و غذاهای ایتالیایی نوشته شده است که پیش از این در دیگر آثارش پیرامون ایتالیا و سفر به آن نوشته و این بار با رویکردی نو اما مثل همیشه از مسافری حکایت دارد که ترجیح می‌دهد سفرنامه‌اش را با غذا و خوراکی‌های جایی که رفته پیوند دهد و روایتی خوشمزه را که غرق در عطر و طعم غذاهای رنگارنگ است به مخاطب ارائه کند.
 با تازه‌های کتاب ابر بوک همراه باشید. 
بی‌شک خوردنی‌های این سرزمین طرفدارانی پر و پا قرص را در سراسر جهان به خود جذب کرده ‌است، این را می‌توان از شمار بالای رستوران‌های ایتالیایی دنیا دریافت.
هم‌اکنون می‌توانید کتاب سه رنگ : غذا نوشت‌های سفر ایتالیا را از سایت ابربوک تهیه کنید.

بخشی از کتاب " سه رنگ: غذا نوشت های سفر ایتالیا "
وقتی بچه بودیم، خوردن بستنی ایتالیایی برای ما یک جور پز بود. چیزی بود در مقابل بستنی های پرخامه و زعفران ایرانی که بیشتر باب میل بزرگ ترها بود یا چیزی در برابر بستنی های کارخانه‌ای که محدود می‌شد به یک وانیلی قیفی یا لیوانی یا نهایتا کیم‌های یک قلو و دو قلو. (من هنوز هم عادت دارم به بستنی چوبی بگویم بستنی کیم!) بستنی‌های ایتالیایی اما برای کودکان کشش بیشتری داشتند، هرچند آن سال‌ها معمولا فقط سه طعم داشتند؛ توت فرنگی، شکلاتی و موزی! اما در جنگ محدودیت‌ها، محدودیت بستنی ایتالیایی برای ما بچه‌ها برنده‌ی نبرد بود. این خاطره‌ها و همه آنچه در زندگی‌ام به بستنی مربوط می‌شود را در فاصله یک ساعته میان بولونیا و دانشگاه carpigiani در ذهنم مرور می‌کنم. از همان روزهایی که تصمیم به نوشتن این کتاب گرفتم، رفتن به این دانشگاه جزو هدف‌های اصلی ‌م بود. دانشگاه کارپیجانی تنها دانشگاه جهان است که ساخت بستنی را آموزش می‌دهد. البته دانشگاه فقط اسمی است که یدک می‌کشد وگرنه دوره‌های اصلی آموزشی یک ماهه است. ساعت 3 که به در ورودی دانشگاه می‌رسم، ادواردو در سالن ورودی منتظر است. او مدیر روابط عمومی دانشگاه است و وقتی اولین بار ایمیلی برای دانشگاه فرستادم، ایمیل محبت آمیزی با امضای خودش فرستاد و قول داد که هروقت بیایم، از هیچ کمکی فروگذار نکند. بعد از سه بار که قرارمان به تعویق می‌افتد (هر سه بار هم به خاطر تغییر برنامه‌های من) حالا ادواردو می‌خواهد به قولش عمل کند و تور کاملی بگذارد که دانشگاه، کلاس‌ها، سالن‌های درست کردن بستنی و موزه‌ای که موسسه‌ی کارپیجانی در کنار دانشگاه درست کرده را به من معرفی کند.

دیدگاه شما

نظرات کاربران ( 0 نظر)
نام و نام خانوادگی
کد امنیتی

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /home/abrbooki/public_html/model/comment.php on line 353
برچسب ها