«فریب خوردۀ تصادف» دومین کتابی است که انتشارات آریاناقلم از «نسیم نیکلاس طالب» ترجمه و منتشر میکند.
سال 1393، زمانی که کتاب «قوی سیاه: اندیشهورزی پیرامون ریسک» را ترجمه و آمادۀ انتشار میکرد، این نویسنده آنقدرها در ایران شناختهشده نبود. اما او اکنون، به لطف فضای مجازی در اشاعۀ اندیشههایش، به نویسندهای مطرح و مورد اقبالِ تبدیل شده که در بسیاری از محافل کتابخوانی و اندیشهورزی دربارۀ عدم قطعیت و ریسک، تفکرات او یکی از ارکان اصلی گفتوگوست و طرفداران خاص خود را دارد.
پس از دیدن تأثیرگذاری «قوی سیاه» و توجه چشمگیری که آن کتاب توانست در جامعۀ مخاطبان ایرانی جلب کند، آریاناقلم تصمیم گرفت کتاب اول این نویسنده را، که به نوعی پایه و سرمنشأ اندیشهها و آثار بعدی اوست، ترجمه و منتشر کند. از این رو به «بهروز قیاسی» که کتاب «پادشکننده» را نیز ترجمه کرده بود و در دست انتشار داشت،
پیشنهاد داد که «فریب خوردۀ تصادف» را ترجمه کند و او هم این پیشنهاد ما را پذیرفت.
«نسیم طالب» عرضۀ بنیانهای نظام فکری خود را با کتاب حاضر شروع میکند و با جستارهای آن خواننده را درمورد مفاهیمی چون ثبات و عدم قطعیت، شانس و موفقیت، ریسک و احتمالات و تصمیمگیری به چالشهای جدی میکشد. برای این منظور، او که آشنایی خوبی با ادبیات و فلسفه دارد از بیان طنازانۀ خود کمک میگیرد تا مخاطب را هرچه بیشتر درگیر این موضوعات کند. همانطور که «طالب» هم اشاره میکند، این کتاب مشخصاً نمیخواهد تمام نقش را به شانس اختصاص دهد، بلکه میخواهد ما نقش پررنگ آن را در زندگی در نظر بگیریم و با پذیرش این مفاهیم سیستم پادشکنندهتری داشته باشیم.
به باور ما، تعمیق مطالب این کتاب و سایر کتابهای «طالب» نیازمند ورزشی ذهنی اســت. به عبارت بهتر، همانطور که ورزیدگی بدنی حاصل استمرار در تمرینات ورزشی است، ذهن خواننده نیز باید با بهکارگیری مستمر آموزههای این کتاب ورزیده شود و این کار با یک بار خواندن آن حاصل نمیشود. با چند بار خواندن است که ذهن در این مدل اندیشــهورزی و نگاه کردن به پدیدههای پیرامون آهستهآهسته تبحر مییابد و میتواند نقش پدیدههای پنهان وعدم قطعیت را در سیستمهای مختلف درک کند و احتمالا کمتر به دام خطاهای معمول و سوگیریهای رایج بیفتد.
در پایان، گفتنی است که در کتاب پیشینی که آریاناقلم از «نســیم نیکلاس طالب» منتشر کرده اســت (قوی ســیاه)، آقای دکتر محمدابراهیم محجوب از معادل «بختی» و مشــتقات آن در برابر random و مشتقات آن استفاده کردهاند؛ حالآنکه در کتاب حاضر، بهروز قیاسی از معادل «تصادف» و مشتقات و ترکیبات آن در برابر واژۀ انگلیسی مذکور و مشتقات آن بهره جستهاند. هریک از این دو مترجم استدلالهای خود را داشتند که بهاختصار در مورد
اول، ایجاد استقلال معنایی و تشخص در معادل برای واژهای تخصصی است و در مورد دوم، سهولت فهم و تداول این معادل در میان همگان است. از این رو، چون ناشر نظر هر دو مترجم
را معقول و متین یافت، دراینباره قائل به حفظ ترجیح مترجمان شد. بیان این مطلب بدین سبب ضروری است که خوانندگانی که کتاب پیشــین را خواندهاند، با دانستن این مطلب، بتوانند به راحتی میان آموزههای دو کتاب ارتباط منسجمتری برقرار کنند.
امیدواریم این کتاب و سایر کتابهای این نویسنده فرصتی برای اندیشهورزی و وسعت دید ما فراهم کنند.