آخرین پدرخوانده

کتاب آخرین پدرخوانده را ماریو پوزو درباره مافیا نوشته و همین جمله دلیلی است برای این که بدانیم قرار است یک رمان جذاب بخوانیم.

البته باید بگوییم که ماریو پوزو در این کتاب پخته تر و خردمندتر از کتاب پدرخوانده عمل می کند. او این کتاب را در سن هفتاد و شش سالگی و بعد از گذشت یک ربع قرن از شاهکار قبلی خود، کتاب پدرخوانده نگاشته است. با چشم اندازی گسترده تر و بی پرواتر.

مختصری از داستان کتاب آخرین پدرخوانده

کتاب آخرین پدرخوانده داستان یک خانواده مافیایی است که در دوران گذار به سر می برند و در حال تبدیل کسب و کارهای خلاف کارانه ی خود به کسب و کارهای قانونی هستند.

این بار زمانه با دوران کورلئونه ها فرق کرده. آمریکا از هم گسسته و خانواده، قدرتی سایه وار پشت مافیاست.

خانواده اگرچه هنوز در نیویورک مستقر هستند ، اما در لاس وگاس و با گذشت زمان در هالیوود پراکنده شده اند. قهرمان اصلی کتاب آخرین پدر خوانده تلاش می کند با سرمایه گذاری در هالیوود، آرزوی قدیمی را برای مشروعیت

بخشیدن به خانواده برآورده کند.
کلریکوزیو، خان بزرگ خنواده در واپسین تلاش هایش ، می خواهد فعالیت‌های خانواده‌اش را رسمی و قانونی کند. در همین حین نوه اش دانته و برادرزاده‌اش کراسیفیسکو (کراس) نیز پا به دنیای قدرت گذاشته اند. 18 سال از پدرخواندگی‌اش می‌گذرد و کم‌کم در آستانه‌ی بازنشستگی است.

 کراس در کازینوی لاس وگاس ثروتی به هم زده و سودای تبدیل شدن به قدرت اول خاندان را در سر می پرورد.

ولی او از کشتن دوست قدیمی امتناع می کند و از خاندان اخراج می‌شود. دانته به عنوان تنها قدرت باقی‌مانده شناخته می‌شود.

اما میل شدید دانته به کسب جایگاه پدرخواندگی و قدرت ، سبب می‌شود تا تصمیم به قتل بزرگان بگیرد و موانع را از سر راه خود بردارد.

لذا دانته تصمیم به قتل پدر کراس می‌گیرد و پس از مدتی کراس متوجه می‌شود که خود او نیز در لیست‌ دانته قرار گرفته است. حال گراس نقشه‌ای طراحی می‌کند تا دانته را در مخمصه بیندازد  و...

در دنیای  مافیایی ماریو پوزو، جستجوی قدرت و ثروت ، نیاز به بی رحمی و خشونت دارد و این خشونت حتی در فرآیند قانونی شدن نیز خودش را نمایش می دهد.

تصویر و نمایش ماریو پوزو از هالیوود بسیار تند است، اما معلوم نیست که اغراق شده باشد.

در دنیای کتاب آخرین پدرخوانده جامعه‌ی آرمانی آمریکایی با تما م جذابیت هایش لایه‌های پنهانی دارد که در نگاه اول ملموس نیست. اما در پس برج ها و بازار بورس وال استریت و محله هالیوود و کازینوهای لاس وگاس، فساد در نظام سرمایه داری به نحوی ریشه دوانده ‌که گویا برای بقا، چاره‌ای جز فساد ندارند.

سرعت زیاد مدرن شدن جامعه، مشکل دیگر بسیاری از مهاجرین و مردم برای تطابق با زندگی آمریکایی بود. بسیاری از مردم با فرهنگ خانوادگی و سنتی خود، به یکباره با مدرنیته مواجه شدند که تعاریف جدیدی مغایر با سنت های خانوادگی ارائه می‌کرد. بخشی از جامعه سعی کرد در آمریکای جدید با تکیه بر سنت‌های خود، به زندگی ادامه بدهد. ماریو پوزو که خودش یک ایتالیایی-آمریکایی است، در کتاب آخرین پدرخوانده زندگی چنین گروهی را به تصویر کشیده است. زندگی گروهی و جمعی در جامعه فردگرا.

ارتباط کتاب آخرین پدرخوانده با فیلم و کتاب پدرخوانده

کتاب آخرین پدرخوانده و کتاب پدرخوانده ارتباطی با هم ندارند و داستان های شان از هم مجزاست و این بر خلاف باور بعضی از مخاطبین است که این کتاب، قسمت سوم پدرخوانده است.

مقدمه طلایی کتاب آخرین پدرخوانده

کتاب آخرین پدرخوانده را حبیب الله شهبازی -پسر عبدالله شهبازی- ترجمه کرده است و یک مقدمه جذاب برای آن نوشته است. بعضی بر این باورند که متن مقدمه از متن کتاب آخرین پدرخوانده مهم تر است. در این مقدمه حبیب الله شبازی در یک نگاه کلی نسبت به مسئله مافیا را بیان می کند و نکاتی را می گوید که کمتر شنیده ایم. مثلا در بخشی از مقدمه به ریشه شناسی مافیا می پردازد.

مافیا چه معنایی دارد؟ 

بنا بر مقدمه حبیب الله شهبازی، مافیا واژه‌ای سیسیلی است که ریشه در زبان و فرهنگ عربی دارد و از لفظ مافیها آمده است. یعنی آنچه در اوست.

این تشکیلات در دوران سقوط مسلمین و کشتار آنها توسط قوای حاکم مسیحی شکل گرفت و هدف از تشکیل مافیا، حفظ قدرت اقلیت مسلمانان در برابر قدرت مطلقه حاکم بود و وارد شیوه‌ی زندگی مردم سیسیل شد. دون، در فرهنگ مافیا در واقع همان خان است که در اصل رئیس خاندان است و ارزش‌های طایفه را تعیین می‌کند. ارزش‌هایی چون عزت، رازداری، مردانگی، شرف، غیرت، کمک به ضعفا و نبرد با دشمنان قسم خورده. هرکس از آن‌ ارزش ها تمرد کند باید در برابر خاندان پاسخگو باشد.

پس از، حذف کامل مسلمین از جامعه سیسیلی، فرهنگ مافیها (مافیا) در جامعه باقی ماند و در میان گروه های مخفی از آن استفاده شد.

بعد از ظهور موسولینی که شروع به از بین بردن طوایف و عشیره ها در ایتالیا کرد خاندان‌ها از طریق دریا به آمریکا گریختند. جامعه‌ی جدید آمریکایی، با سبک زندگی عشیره ای و سنتی طوایف تضاد داشت. اما عشیره های سیسیل آموخته بودند که راه دوام در جامعه‌ی آمریکا این است که بتوانند تشکیلات خودشان را نگهدارند. در تقابل سنت و مدرنیته سیسیلی ها تلاش کردند با فرهنگ و شیوه‌ی زندگی خانوادگی خود رشد کنند و ثروت‌ کلان به دست آورند. این طوایف به تدریج در تمامی دستگاه‌های قدرت نفوذ کردند و گروه‌‌های مافیایی لقب گرفتند.

پیشنهاد می کنیم اگر کتاب را خریدید، حتی اگر قصد ندارید که همان موقع آخرین پدرخوانده را بخوانید، مقدمه اش را همان ابتدا بخوانید.