loader-img
loader-img-2

زیسته را زندگی کن

نگاهی بر زندگی و آثار محمود دولت آبادی
زیسته را زندگی کن

دولت آبادی؛ زیسته را داستان کن!

برای کشف دنیای هر نویسنده کافی است به نوشته‌های او سری بزنید. محمود دولت آبادی نیز از این دسته از نویسندگان است. 
برای هر فرد علاقه‌مند به ادبیات داستانی ایران، کلیدر نام آشنایی است. محمود دولت آبادی از این دست رمان‌ها کم ندارد.
محمود دولت آبادی نویسنده سبزواری و متولد 1319 است. او در کنار داستان و رمان‌های گوناگون سابقه نوشتن نمایش‌نامه و فیلم‌نامه‌ هم دارد. او همچنین سابقه بازیگر برای کارگردانان سرشناسی چون عباس جوانمرد، بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی را دارد. 
بسیاری از آثار دولت‌آبادی به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، نروژی، سوئدی، چینی، کردی، عربی، هلندی، عبریو آلمانی ترجمه شده‌اند. محمود دولت آبادی نزدیک به 40 اثر دارد که برخی از آنان از بزرگ‌ترین آثار نوشته شده به زبان فارسی هستند.

دولت آبادی؛ تاریخ معاصر ایران 

محمود دولت آبادی در طول عمر وقایع تاریخی زیادی را به چشم دیده است. زندگی پر از داستان‌های جنگ جهانی دوم، انقلاب اسلامی و روزگار جنگ است. شرح زندگی خود او می‌تواند کتاب قطوری باشد و اوضاع اجتماعی ایران را در دوره‌های مختلف تفسیر کند. 
هنر دولت‌آبادی فقط برای انگیزه وابسته به سابقه اشتغال در مشاغل بسیار متنوع طول عمر خود نیست، بلکه به خاطر نزدیک‌بودن تجربه زیسته‌اش به رنج مردم و به ویژه روستاییان به چنین موفقیتی رسیده است. متن همه آثار داستانی او توصیف رنج و فقر مردم در طول تاریخ است؛ فضایی که نویسنده آن را می‌شناسد و زندگی کرده است و به خوبی در آثار خود به کار گرفته است.
شمس لنگرودی، شاعر و پژوهشگر، در مراسمی به دولت‌آبادی می‌گوید: هر چند گفتنش درست نیست اما خوشحالیم که در زندگی رنج کشیدید! چون رنجی که کشیدید منجر به آفرینش آثاری شد که به ما زندگی آموخت و تحمل مشکلات را برایمان آسان کرد.
برای درک تمام نکاتی که در بالا در وصف محمود دولت آبادی گفته شد کافی است به بررسی آثار او بپردازیم. در این مقاله سعی داریم تا بهترین آثار محمود دولت آبادی را به شما معرفی کنیم تا از خواندن آثار این نویسنده بزرگ کشورمان نهایت لذت را ببرید.
کلیدر که شاید بهترین کتاب محمود دولت‌آبادی باشد، رمانی سه هزار صفحه‌ای است که عنوان بلندترین رمان فارسی را هم به خود اختصاص داده است. این رمان بارزترین نمونه اثر دولت آبادی از آن ویژگی‌هایی است که در بالا اشاره کردیم. کلیدر بر اساس داستانی واقعی از زندگی یک قهرمان مردمی در سبزوار به نام گل‌محمد نوشته شده است. گل‌محمد که قهرمان این رمان است در راه مبارزه با ستم و ستمگر از هیچ چیز فروگذار نمی‌کرد، برای مردم سبزوار یک قهرمان تمام‌عیار باقی ماند و تا سالیان زیادی مردم او را در داستان‌ها و اشعارشان می‌ستودند. 
البته محمود دولت آبادی در این کتاب تنها زندگی‌نامه گل‌محمد را روایت نکرده است و با استفاده از هنر خود به خوبی داستان‌سرایی کرده است. 
رمان کلیدر در پنج جلد نوشته شد و دولت آبادی در این رمان نزدیک به صد شخصیت خلق کرده است. در کلیدر به حدی شخصیت‌پردازی کیفیت بالایی دارد که مخاطب حس می‌کند کارکترهای داستان های روبه‌روی آن‌ها قرار دارد و فراتر از تصور امکان درکشان وجود دارد.
دولت آبادی در وصف کلیدر خود می‌گوید: «دیگر گمان نکنم که نیرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد کاری کامل‌تر از کلیدر بکنم. کلیدر از جهت کمی و کیفی، کامل‌ترین کاری است که من تصور می‌کرده‌ام که بتوانم و شاید بشود گفت در برخی جهات از تصور خودم هم زیادتر است.»

مرد و زن در آثار دولت آبادی

قطعا در کنار کلیدر نام رمان ارزشمند «جای خالی سلوچ» به میان می‌آید. با این تفاسیر اگر قصد دارید خواندن کتاب‌های این نویسنده بزرگ هم‌عصرمان را شروع کنید، جای خالی سلوچ با توجه به حجم بسیار کمترش در مقابل کلیدر، یک انتخاب عالی است.
رمان سلوچ نیز همان حال وهوای همیشگی آثار دولت آبادی را دارد. در رمان سلوچ قهرمان داستان زنی است که بیش‌ترین نمود زنان در آثار او است. دولت آبادی در وصف نقش زنان در جغرافیای ایران می‌گوید: ««به چشم می‌توانیم ببینیم که زنان ما در جاهای مختلف ایران پابه‌پای مرد کارهای دشوار انجام می‌دهند، در امر دامداری، کشاورزی، نساجی و غیره … و در سهمی که از عذاب زندگی می‌برند و نیرویی که در مقاومت و سخت‌کوشی در برابر این زندگی مصرف می‌کنند هم هیچ کم از مردها ندارند. […] در این مایه کوشش خودبه‌خودی من این بوده که شخصیت واقعی زن به‌عنوان نیروی بسیار ارزنده در کارهایم به تجلی دربیاید.»»
همانطور که از نام این رمان برمیاید، داستان گم شدن شخصیتی به نام سلوچ است. پس از ناپدید شدن سلوچ، همسر او، مِرگان، سعی بر حفظ کانون خانواده و به چنگ و دندان گرفتن دو فرزندش، عباس و ابراو دارد. کتاب، داستان درد و رنج و تسلیم‌ناپذیری این زن روستایی است که به قول دولت‌آبادی مثل یک ماده‌ببر از زندگی‌اش دفاع می‌کند، آن را دگرگون می‌کند و حتی پابه‌پای دیگران وقتی که لازم بشود با فردایی تاریک و گنگ رو‌به‌رو می‌شود.
سلوک، داستانی بلند از محمود دولت‌آبادی است که نوشتن آن 4 سال به طول انجامید. در این داستان سه نوع زاویه دید وجود دارد که با ویژگی سیال ذهن بر جذابیت اثر افزوده می‌شود. داستان روایت عشقی بین «قیس» و «مهتاب» با 17 سال اختلاف سنی را بیان می‌کند. این داستان عاشقانه در خود زمینه فرهنگی شرقی را دارد
رمان سه جلدی روزگار سپری‌شده مردم سالخورده از دیگر آثار بزرگ محمود دولت آبادی است. در این رمان نیز دولت آبادی بخشی از تاریخ ایران را روایت می کند. نویسنده در این سه جلد به روایت زندگی سه نسل می‌پردازد.
در این رمان سه‌جلدی، درمورد زمان هم با رویکردی تازه از دولت‌آبادی روبه‌رو هستیم و شاهدیم که توالی زمانی وقایع عامدانه به هم می‌ریزند. حتی سبک واقع‌گرایانه نویسنده در روزگار سپری‌شده مردم سالخورده، متوجه دگرگونی‌هایی شده است و حضور خیال و رویا این بار انگار از واقعیت پررنگ‌تر است. 


طریق بسمل شدن آخرین اثر منتشرشده محمود دولت‌آبادی و روایتی متفاوت از جنگ است. نام زیبای کتاب یعنی بسمل شدن به معنای ذبح شدن و کشته شدن است. دولت‌آبادی در این اثر از تکنین آشنایی‌زدایی برای نوشتن از جنگ انتخاب کرده است. آشنایی‌زدایی به معنای نگاه نو به موضوع است و همراه کردن مخاطب با خود تا از زاویه‌ای نو به ماجرا بنگرد. در میدان جنگ ودر میان بارش گلوله منبع آبی وجود دارد که برای طرفین جنگ دسترسی به آن ضروری است. اینکه چرا نویسنده آب را انتخاب کرده شاید به خاطر اهمیت و حیاتی بودن این عنصر ارزشمند است که به صورت نمادین نشان دهنده وابسته بودن حیات طرفین جنگ به آن است. اما این تنها روایت کتاب نیست و در فضایی دیگر به صورت سیال به جنگ‌های ایران در طول تاریخ اشاره می‌کند. شخصیت‌های کتاب نام و نشان درست و دقیقی ندارند و به نظر می‌رسد نویسنده از این بی هویتی شخصیت‌ها برای نشان دادن همه‌گیر بودن و جهانی بودن پدیده جنگ و آثار مخربش استفاده کرده است.
اگر قصد بر خواندن آثار مهم ادبیات داستانی کشورمان باشد بی‌شک باید بسیاری از آثار دولت آبادی را مطالعه کرد. نون نوشتن، تا سر زلف عروسان سخن، بنی آدم، اسب ها اسب ها از کنار یکدیگر، این گفت و سخن ها، میم و آن دیگران، ققنوس، آهوی بخت من گزل، ما نیز مرمی هستیم، سالخورده، اتوبوس، زوال کلنل و بسیاری دیگر از آثار وی دارای جایگاه رفیعی در داستان‌نویسی ایران هستند. 

دولت آبادی و روایت فتح

روایت فتح نام مجموعه مستندی از شهید مرتضی آوینی است. در رابطه با رویدادهای نظامی-سیاسی هشت سال جنگ ایران و عراق است، در همان دوران توسط گروه تلویزیونی جهاد ساخته شد. ساخت این مستند، از اولین سال‌های جنگ ایران و عراق آغاز شد و تا هنگام به شهادت رسیدن او ادامه داشت و پخش آن به‌طور مستمر از شبکه یک صدا و سیما انجام می‌گرفت. محمود دولت آبادی درباره این مجموعه مستند می‌گوید: هنوز شب‌ها بیدارم و گاهی که به تلویزیون نگاه می‌کنم، «روایت فتح» می‌بینم و اشکم می‌آید. آقای آوینی عجب کاری کرد، حیف شد. او در کتاب طریق بسمل شدن خود، به روایت سال‌های جنگ می‌پردازد که از نظر محتوا به روایت فتح شهید آوینی نزدیکی دارد. 

دولت آبادی و سردار سلیمانی

پس از شهادت سردار سلیمانی، واکنش تاریخی از خود نشان داد که در آن بازه زمانی با حاشیه‌های زیادی همراه بود. او در یادداشتی در روزنامه ایران نوشته بود: 
به پا گر خَلَد خاری آسان برآید
چه سازم به خاری که در دل نشیند!
از لحظه ای که خبر فاجعه ترور سردار قاسم سلیمانی را شنیدم، مفهوم این عبارات بالا ذهنم را رها نمی کند: چه سازم به خاری که در دل نشیند؟ و ازخود می پرسم آیا این است سرنوشت همه فرزندان شایسته این آب و خاک، با هر اندیشه و هرگرایشی؟ انهدام؟
باری... ایران باردیگر یکی ازفرزندان شایسته خود را با دریغ تمام، از دست داد. شخصیتی که سدٌی سترگ در برابر خون آشامان داعش برآورد و مرزهای کشور ما را از نکبت حضور آنان ایمن داشت. من نیز در اندوه عمیق ازدست دادن آن انسانی که شخصاً دورادور دوست می داشتمش، سوگوارم.

نظر سایر نویسندگان درباره دولت آبادی

محمدعلی جمال‌زاده از اولین داستان‌نویس‌های ایرانی از جمله یکی بود، یکی نبود و دارالمجانین در نامه‌ای به دولت آبادی گفته بود: من رمان‌های زیادی خوانده‌ام. از غربی‌ها خیلی خواندم. تصور نمی‌کنم کسی به حّد دولت‌آبادی توانسته باشد این‌چنین شاهکاری بیافریند. بر من مسلم است روزی قدر و قیمت (کلیدر) را خواهند دانست و به زبان‌های زیادی ترجمه خواهد شد. روزی را می‌بینم که دولت‌آبادی عزیز ما جایزه نوبل را دریافت خواهد کرد. البته ممکن است منِ پیرمرد آن روز نباشم؛ ولی اطمینان دارم ترجمه کلیدر به زبان‌های زنده دنیا، دولت‌آبادی را به جایزه ادبیات نوبل خواهد رساند. کلیدر برترین رمانی است که تاکنون خوانده‌ام.
جمال میرصادقی نویسنده داستان کلاغ‌ها و آدم‌ها می‌گوید: زبان روایی کلیدر که با وام گرفتن از واژگان کلاسیک تاریخ بیهقی آراسته شده با وجود زیبایی‌های زبانی «اغلب با موضوع‌های ساده و مضامین روستایی داستان هماهنگی ندارد.»
مفسرین، کلیدر را نقطه عطفی در تاریخ ادبیات داستانی ایران می‌دانند؛ بدان حد که یکی از مفسرین، کلیدر را حماسه زوال می‌خواند.
هوشنگ گلشیری که خالق رمان معروف شازده احتجاب است، یکی از اولین منتقدان جلدهای آغازین کلیدر بود. گلشیری معتقد بود تکنیک‌های سنتی داستان‌گویی شفاهی با احتیاجات و بایسته‌های ژانر رمان هم‌خوانی و سازگاری ندارد و بر این باور بود که کلیدر سیر قهقرایی را در تاریخ تکامل رمان‌نویسی مدرن فارسی پیموده‌است. 
بهاالدین خرمشاهی در مخالفت با هوشنگ گلشیری مقاله‌ای تحت عنوان (کلیدر و نیالودنش به رمان نو) به نگارش درآورد.

 

نویسنده : امیر سقا
 

دیدگاه شما
نام و نام خانوادگی
کد امنیتی